زمان با ارزشترين منبعي است كه در اختيار انسان قرار دارد، زيرا منابع ديگر به شرط وجود زمان ارزش پيدا مي كنند. به همين دليل در خصوص اهميت و ارزش توجه به زمان، در فرهنگ ها و زبان هاي مختلف صحبتهاي زيادي شده است .برخي از واقعيتهايي كه در مورد زمان مطرح شده است عبارت اند از : زمان را نمي توان پس انداز و ذخيره كرد .افزايش زمان غير ممكن است و در واقع مديريت كردن زمان يك فرض نادرست به نظر مي آيد، چرا كه زمان قابل كنترل و مديريت نيست، فقط مي توان گفت چگونه بايد از زماني كه در دست ماست بهره بگيريم. ما حتي قادر نيستيم استفاده يا عدم استفاده از زمان را انتخاب كنيم. بلكه فقط مي توانيم نوع استفاده از آن را تعيين كنيم، وقتي زمان را از دست داديم ديگر نمي توانيم آن را جبران كنيم. يكي از اساسي ترين جنبه هاي مديريت وقت، بهينه سازي استفاده از آن است، در واقع «مديريت زمان يعني اينكه زمان و كار خويش را به دست گيريم و اجازه ندهيم كه امور و حوادث ما را هدايت كنند»(فرنر،۱۳۸۱).
زمان منبع بيمانندي است كه اگر از دست برود جايگزيني نخواهد داشت.«توجه به وقت» و اهميت دادن به آن و استفادة بهينه از زمان پيشينهاي ديرينه دارد. در جوامع قديمي حركت ماه و خورشيد مبناي درك زمان بود و هر چه جوامع تكامل بيشتري پيدا كردند، مفهوم زمان پيچيده تر شد. در دنياي موجودات زنده، تنها انسان است كه به زمان توجه دارد و سعي مي كند آن را كنترل كند. ادراك مفهوم زمان تحت تأثير فرهنگ ما قرار دارد. اين تأثيرپذيري از آنجا ناشي مي شود كه زمان مفهومي ذهني است نه يك واقعيت مادي (لوتار، ۲۰۰۲).
نياز به مديريت و رهبري در همة زمينه هاي فعاليت اجتماعي، امري محسوس و حياتي است. منابع انساني و مادي بدون هدايت و رهبري لايق، رو به كاهش و نابودي مي رود، اما در اين ميان دانشجويان به عنوان اداره كنندگان يا مسؤولان سازمان ها و واحدهاي دانشگاهي عامل اصلي و تعيين كنندة آماده سازي و تأمين نيروي انساني ديگر نهادهاي توليدي و خدماتي جامعه هستند و چون آموزش عالي در هر جامعه از مهم ترين مسائل است، دانشگاه ها جايگاه مهمي در بهسازي و شكوفايي اقتصادي و اجتماعي جامعه دارند. با توجه به نقش نظام آموزش عالي به ويژه در ابعاد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي جامعه ضروري است براي بهتر كردن كيفيت اين نظام ها فعاليت اساسي صورت گيرد و از هدر رفتن سرمايه هاي انساني و مادي و به ويژه زمان جلوگيري شود. به اعتقاد كريتنر مديريت فرآيندي براي حل مسائل مربوط به تأمين مطلوب هدف هاي سازماني، از طريق استفاده مؤثر و كارآمد از منابع كمياب در يك محيط در حال تغيير است. از ميان منابعي، چون افراد، سرمايه، زمان و مواد اوليه كه همگي محدود و ماهيتاً كمياب و غيرقابل افزايش هستند، زمان از بقيه باارزش تر و كمياب تر است و دانشجويان با در اختيار داشتن اين منابع بايد آگاهانه براي استفاده بهتر و مطلوب تر از آن تلاش جدي بپردازند (كريتنر،۱۳۸۱).