نوئل بورش یکی از کارکنان موسسه بین المللی آموزش گوردون در دهه ۱۹۷۰ به روشی دست یافت که امروزه دانستنش ضروری است. بر این اساس آموختن هر مهارت جدید از چهار مرحله تشکیل می شود. این چهار مرحله از این قرار است:
مرحله ۱: بی صلاحیتی ناهشیار. در این مرحله اول، ممکن است که ندانید که فاقد مهارتی هستید. ممکن است ندانید که مهارت جدید وجود خارجی دارد. سردر نمی آورید که چرا یاد گرفتن این مهارت می تواند مهم باشد. قبل از اینکه بتوانید به مرحله دوم بروید، باید از نداشتن مهارت موردنظر آگاه شوید. باید بخواهید که این خلاء دانش را پر کنید.
مرحله ۲: بی صلاحتی هوشیار. در این مرحله به ضرورت رسیدن به مهارت مورد نظر پی می برید و سعی می کنید این دانش را به دست آورید و آن را اعمال کنید. شکست خوردن و ناکام ماندن بخشی مهم از این مرحله است. به شکست خوردن عادت کنید و دوباره از نو شروع کنید.
مرحله ۳: صلاحیت هشیار. در این مرحله مهارت را آموخته اید و با این حال هنوز باید تمرکز کنید تا از این مهارت به خوبی استفاده نمایید.
مرحله ۴: صلاحیت ناهشیار. بعد از تمرین به اندازه کافی، این مهارت به قدری برایشان ساده می شود که مجبور نیستید به آن فکر کنید. حالا در سطح توانمندی جدیدی به سر میبرید.
علاوه بر این چهار مرحله، من معتقدم که باید مرحله ۵ هم وجود داشته باشد که نامش صلاحیت ابرهشیار است. به اعتقاد من مهارت ایجاد رابطه و شبکه های رابطه ای است که امکان رشد بیشتر را فراهم می سازد.