مفهوم مقام اندکی با ابهام همراه است ولی دو نوع استنباط از آن وجود دارد. اگر به مفهوم ساده موقعیت اجتماعی به کار برود متضمن آن است که با مجموعهای از اختیارات و تعهدات همراه باشد. در برخی از مواقع هم به منظور مشخص نمودن موقعیت اجتماعی خاصی نسبت به سایر موقعیتها به کار میرود. بدین جهت و به طور کلی ارزیابی مجموعهای از اختیارات و تعهدات بیانگر تعیین محل و موقعیت اجتماعی است. به همین ترتیب موقعیت یک مدیر هم مقام تلقی میگردد اما ممکن است به عنوان بیان کننده منزلت اجتماعی همان موقعیت هم مورد استفاده قرار بگیرد (یعنی به عنوان شغلی بلند مرتبه). اگر چه بسیاری از مدیران مقام را همتراز منزلت شغلی میانگارند، ولی در برخی از موارد که آن را همتراز با موقعیت اجتماعی قرار میدهند و در قالب حقوق و تعهدات بخصوص جای میدهند. طرح طبقهبندی مشاغل بیانگر چنین شیوه تفکر است. نخستین گام در اجرای این موضوع بررسی دقیق همه مشاغل در محدودهای مشخص میباشد که در آن نسبت به ارائه تعاریف و ارزشیابی مشاغل در رابطه با ابعادی مشخص همانند مسئولیت، مهارت، پیچیدگی و توان جسمی انجام کارها اقدام میکنند. دومین گام عبارتست از تعیین رتبههای مشاغل بر حسب امتیازهای مربوط به هر یک از ابعادی که به گونههای مختلف ضریب داده شدهاند. در برخی از موارد همین رتبهها را مستقیماً به نظام اجرت مربوط میسازند.
بدین ترتیب در قالب تعریف مقام، نخستین اقدام شامل بررسی درون مایههای شغلی خواهد بود، به عبارت دیگر بررسی موقعیت اجتماعی شغل (در محدوده حقوق و وظایف) در حالیکه اقدام دوم عبارتست از ارزشیابی مراحلی که به مشخص نمودن رتبه شغلی نسبت به سایر مشاغل منجر میگردد (مقام به عنوان رتبه یا منزلت اجتماعی). با وجود آنکه غالباً مدیران مفهوم مقام را در قالب گام دوم جستجو مینمایند ولی به این نکته چندان توجه ندارند که به گونه دیگری اقدام نخستین را هم در نظر دارند.
بنابراین، مقام، به معنی موقعیت اجتماعی، به صورت برخورداری از یک سلسله حقوق و تعهداتی که به همراه خود دارد تعریف میشود. اکنون ضروری است اضافه شود که اینگونه حقوق و تعهدات یا از مقام دارنده آن ناشی میشود و یا از اقدامات مربوط به آن.