ما این گونه رشد و پرورش یافته ایم که باور داشته باشیم تمامی موانع و مشکلات موجود بر سر راه پیشرفت انسان از میان برداشته می شود و ما این اختیار را داریم که به آنچه می خواهیم دست یابیم و آنچه را انتخاب می کنیم، به دست آوریم و تجربه کنیم. اما در شرایطی که شاید اختیار و آزادی عمل ما نامحدود باشد، باید دانست که زمان و منابع مالی مان محدود است و ما هر روز آرزوها و خواسته های بیشتری داریم. ما مدوام چیزهای بیشتری را در زندگی طلب می کنیم و همواره حرص می زنیم. همین امر به بروز دلسردی و غم منجر می شود، چرا که نمی توانیم به تمام خواسته های نامعقول و آرزوهای رویایی خود دست یابیم. ما با تلاش برای داشتن همه چیز و ناکام ماندن در همه آنها، به این احساس می رسیم که گویی هیچ چیز نداریم. به این ترتیب، سرخورده و دلسرد می شویم. پاسخ این است که شادی و خوشبختی کامل از داشتن زندگی کامل و یکپارچه نشأت می گیرد. برای بیشتر ما، زندگی در شرایطی که با هر موقعیتی کنار بیاییم و خود را با آن وفق دهیم، به مراتب رضایت بیشتری برایمان فراهم می کند تا آن نوع زندگی که در آن خود را تمام و کمال وقف بهترین بودن و پیگیری چنین چیزی کنیم. همانطور که متذکر می شویم دیگر زمان درک و پی بردن به این موضوع است که شما نیاز ندارید بهترین و کاملترین باشید، بلکه تلاش برای بهتر شدن و نهایت سعی خود را به کار گرفتن کافی است.