سازمان عمودی[۱]، نظامی است که فعالیتهای فردی و گروهی را در جهت دستیابی به اهداف یا ارضای نیازها هدایت میکند. اساسیترین نوع آن، سازمان صف[۲] است که هر فرد فقط به یک رئیس گزارش میدهد و همه رئیسشان را میشناسند. در این سازمان، اختیارات و مسئولیتها دقیقاً تقسیم شده است. این سازماندهی برای بنگاههای کوچک خصوصی مناسب است، زیرا تخصص گرایی عامل مهمی در موقعیت آنها به شمار نمیآید. رئیس سازمان نسبت به تمام جنبههای کار، آگاهی کامل دارد و تمام تصمیمگیریها را کنترل میکند. وظایف صف را در اینگونه سازمانها، کارکنان انجام میدهند و کار آنها مستقیماً بر جریان کار سازمان تأثیر میگذارد. کارهای ستادی، همان کارهای پشتیبانی بخشهای صف است. استفاده از پرسنل ستادی (مثل منشی یا دستیار مدیر)، بیشتر برای انجام وظایف خدماتی و مشاورهای است.
این افراد”گروههای وظیفهای ستادی “[۳] را تشکیل میدهند که تقسیمبندی آنها براساس نوع تخصصشان است (Vaughn.1985) در این طرح سازمانی، ممکن است به اعضای ستادی نیز در راستای تخصصشان، اختیاراتی داده شود. در قرن بیستم، “سازمانهای صفی و ستاد وظیفهای”[۴]، رایجترین مدل مورد استفاده در شرکتها بوده است. در زمانهای که وضعیت تکنولوژی نسبتاً با ثبات، تغییرات تکنولوژی قابل پیش بینی و رقابت نیز محدود بود، مدل مذکور برای کسب و کار آن دوره مناسب بود.
این نوع سازمان نمیتواند به خوبی پاسخگویی نیازهای انقلاب تکنولوژی باشد. اولاً، ساختار مدیریت چند لایه آن، تبادل ایده و انجام اقدامات تازه را بسیار مشکل میسازد. ایدههایی که در بالا یا پایین سازمان شکل میگیرند (خصوصاً ایدههایی که در پایین شکل میگیرند)، قبل از اینکه به انتهای دیگر سازمان، برسند باید از چندین لایه بگذرند، اقدامات تازه هر دو این لایهها، ممکن است با مقاومت مواجه شود. در لایههای چند گانه، احتمال اینکه مدیر یا سیستمی پیدا شود که (با یافتن تعارض یا دلیل خاصی)، باعث تأخیر یا حذف کلی ایده شود، افزایش مییابد.
دومین مشکل سازمانهای ستادی- وظیفهای این است که واحدهای تخصصی وظیفهای در یک جا جمع شده و پیرامون رشته خاص خود، خط مرزی ترسیم میکنند و بعضاً وفاداری آنها به رشته خودشان بیش از وفاداری آنها به کل سازمان است (همین مسأله را میتوان در ساختاری نیز مشاهده کرد.)
سومین عیب سازمانهای عمودی، پر هزینه بودن لایههای چندگانه و واکنش کند آنها در مقابل تغییرات است. رقابت در دنیای امروز که عرضه نوآوریهای جدید و واکنش سریع به تحولات بازار را میطلبد، با سازمانهای عمودی به خوبی انجام نمیشود و همین امر باعث شده تا بسیاری از شرکتها (بخصوص شرکتهای دارای تکنولوژیهای پیشرفته) چنین ساختاری را کنار گذارند. تمایل شرکتها به مهندسی مجدد، واکنش بنگاههایی است که میخواهند ساختار سازمانی فرسوده خود را تغییر داده و احیا کنند.
[۱]-Vertical Organization
[۲]-Line Organization
[۳]-Functional Staff Groups
[۴]-Line –and –Functional-Staff Organizations