تروريسم پديده جديدي نيست و قرن هاست كه از آن به ابزاري براي تحميل خود بر ديگران استفاده ميكنند. غالباً جنگ نامتقارن و فعاليتهاي كيفري عادي، با تروريسم يكسان انگاشته ميشود. هرچند تروريست ها براي حملات خود هميشه از ابزارهاي نامتقارن استفاده ميكنند و نيز خشونت آنها عملي كيفري است، اما اعمال خاصي وجود دارد كه تروريست ها را از مجرمان عادي يا سربازان جنگ نامتقارن، متمايز ميكند. تروریسم اصطلاحی است که بر سر تعریف آن توافقی میان حکومت ها یا تحلیلگران دانشگاهی وجود ندارد، اما تقریبا به شیوه های گوناگون به تعبیری منفی به کار میرود تا غالبا اقدامات گروه های فرا دولتی خودساخته با انگیزه سیاسی علیه جان افراد را توصیف کند. به یقین آن چه در این میان اهمیت دارد تعریفی است که تضمین کننده حقوق و آزادی های مشروع افراد انسانی باشد. هر چند برخی دولت ها با تعریفی وسیع از اعمال تروریستی و به بهانهی حفظ نظم عمومی و امنیت ملی، راه را بر برخورد خشونت بار و محدود کننده نسبت به حقوق افراد هموار میکنند.
رویکردهای حقوقی ملی و بین المللی در مبارزه با تروریسم
امروزه مبارزه با پدیده ی تروریسم به یک امر مبتلا به نظام بین المللی مبدل گردیده است چرا که وضعیت نابسامان ناشی از وقوع آن نه تنها موجب خدشهدار شدن امنیت انسانی شده بلکه صلح و امنیت ملی و بین المللی را مورد هجمه ی خود قرار داده است. بنابراین با چنین شرایطی به نظر می رسد تنها عزم راسخ جهانی می تواند به مثابه راهبردی ویژه در مبارزه با تروریسم تلقی گردیده و موجبات رفع شکاف های موجود در این رابطه باشد. با این حال یکی از مسائلی که همیشه از دید اذهان جهانی مورد اهتمام بوده و متأسفانه هیچ گونه هنجار مؤثری در مبارزه با نقض آن مقرر نگردیده، مسئله ی «صلح عادلانه جهانی» می باشد که با تهدیدات ناشی از ارتکاب اقدامات تروریستی اغلب با چالش هایی مواجه است. از این رو، تحقق صلح عادلانه ی جهانی زمانی قابل دسترسی است که در بسیاری از چالشهای بینالمللی به ویژه تهدیدات ناشی از تروریسم، دولت ها ضمن توافق نظر در امر مبارزه و ضمن مساعدت و همکاری با سازمان های بین المللی، شکاف موجود را از طریق اجماع در پذیرش اسناد بینالمللی در نیل به جهانی عاری از هرگونه ناامنی و تهدید مرتفع کنند. به علاوه، امروزه تحقق صلح عادلانهی جهانی به مثابه حلقهی مفقوده در چالشها و هنجارهای بینالمللی مستلزم توجه بیش از پیش به آن است که این امر نه تنها موجب رفع نابهنجاری های ملی و بینالمللی بوده، بلکه با اجرای آرمانها و اصول مقرر در منشور ملل متحد شرایط تحقق صلح عادلانه ی جهانی را فراهم میآورد.
امروزه تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بین المللی تبدیل شده و در عصر جهانی شدن و فناوری های پیشرفته، دیگر اقدامات تروریستی، در مرزهای ملی یا منطقه ای محصور نمانده است. تروریسم نوین، جامعة جهانی را دربرگرفته است. گستره جغرافیایی تروریسم قدیمی، داخلی و یا حداکثر منطقه ای بود؛ در مقابل تروریسم نوین در فراسوی مرزهای ملی و منطقهای فعالیت کرده و بالطبع تأثیر جهانی داشته است و امنیت و صلح جهانی را تهدید میکند.
اصل حاکمیت قانون ایجاب می نماید که کلیه امور عمومی و دولتی، حتی راهبردهای مواجهه و مقابله با پدیده های تروریستی بر مبنای قانون باشد. بر این اساس، رویکرد امنیتی و نظامی و حتی قضایی با مظنونان تروریستی باید بر مبنای قانون و در پرتو آن باشد. عملکرد بر اساس رویکردهای نظامی موضوع این نوشتار نمی باشند و در جای خود و در منابع متعدد مورد بررسی قرار گرفته اند. آن چه در مبارزه با پدیده تروریسم اهمیت می یابد و عمدتاً در سطح ملی مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد، راهبردهای پیشگیرانه و مبتنی بر تعقیب کیفری است.
در عصر کنونی دیگر نمیتوان تروریسم را یک تهدید داخلی تلقی کرد و از وجهه بینالمللی آن غافل ماند. امروزه تروریسم تهدیدی بینالمللی و بر علیه کل بشریت است و تمام جوامع را در بر گرفته است، وجود اشکال گوناگون تروریسم که با نامهای تروریسم ملی، تروریسم بینالمللی، تروریسم سرخ ترویسم سرد، تروریسم رسانهای و تروریسم دولتی از آنها یاد میشود همه حکایت از عزم جهانی برای شناسایی اقسام تروریسم دارد تا با شناسایی آن، راههای مبارزه نیز باز شناخته شوند. با رشد تکنولوژی و بهرهگیری گسترده از آن، ضرورت مبارزه با هر یک از این تروریسمها بیش از پیش نمایان میشود. امروزه دیگر نباید به دنبال مظاهر سنتی تروریسم بود و راه های مبارزه را منطبق با آن طراحی کرد. بلکه باید با شناسایی دقیق مظاهر نوین به دنبال کشف راههای متناسب با آن گشت. امروز، تروریست ها همگام با روند جهانی شدن پیشرفت کردهاند اما هرگز در قید و بندهای بینالمللی گرفتار نشدهاند و از آنجا که تروریستها به بازیگرانی بینالمللی تبدیل شدهاند، میتوانند تقریباً در هر جا که بخواهند اقدامات تروریستی خود را ساماندهی کرده، به اجرا گذراند و از این رو هیچ منطقه، دولت یا ملتی از اقدامات آن مصون نمیماند. به همین دلیل پیشگیری از وقوع اعمال تروریستی و حذف تدریجی تروریسم از جامعه جهانی ضرورتی انکارناپذیر است.