اگر ديدگاه سيستمي تئوري با سازمان وفق پيدا كند سيستم اطلاعات ميتواند يك ديدگاه مانند يكي از زير سيستمهاي مختلف سازماني باشد. علاوه بر اين هر تغييري در MIS در عملكرد ساير زيرسيستمها تأثيرگذار است، كه اين به آيندهنگري طراحان و مجريان بر ميگردد و بيشتر به آنها بستگي دارد تا تغييرات فني در سيستمهاي سختافزاري. اين تغييرات بيشتر ديدگاهي وسيع و آيندهنگر را از طرف طراحان و مجريان براي اتوماسيون كردن امور يا ديگر سيستمهاي سخت افزاري ميطلبد. از اويل ۱۹۶۰ متخصصان سيستم اطلاعات نگران عادات رفتاري كاربران كامپيوتر خصوصاً در مباحث مقاومت كاربران هستند. طراحان MIS براي نماي ظاهري در فرآيند تغييرات تكنيكي از نظرات كاربران يه دقت در طراحي و اجراي فرآيندها بهره ميبرند. اعمال نظرات و ديدگاههاي گوناگون و مشاركت آنها در اجراي سيستم بيشتر يك هنر است تا دانش، خصوصاً هنگامي كه تغييرات و توسعه اوليه براي يك سيستم جديد اعمال ميشود كاربران به ندرت براي تغيير و اصلاح سيستم حاضر به همكاري و مشورت هستند. البته تمركز بيش از حد به روي فني ظاهري و توجه زيا يه مشكلات رفتاري نيز به شكست سيستم اطلاعات منجر ميگردد. بنابراين هر چند متخصصان سيستمها در تلاش هستند تا نقش المانهاي رفتاري افراد را در توابع سيستمها وارد نمايند اما ناتواني فني سيستمهاي اطلاعاتي براي رؤيت اشياء اصلي ميتواند ناشي از مقياسسنجي ناكافي رفتار افراد براي سازمانها مؤثر باشد.
در استراتژيهاي توسعهاي براي مشكلات رفتاري با استفاده از OD منطقي به نظر ميرسد و بهتر است به روي اجراي تغييرات اصلي تمركز شود. اين قسمت از دانش بيشتر تمركزش به روي آن است كه كدام متغيرهاي رفتاري در سازمانها ميتوانند در طراحي سيستمهاي اطلاعاتي ، اجرا و تغيير فرآيندها اعمال گردند. مشاركت روششناسي OD در تغيير برنامههاي MIS بايد بيشتر رويكردي سيستماتيك براي تعامل با مشكلات ساختاري باشد تا روشهايي كه معمولاً استفاده ميشود. پيشنهاد ميشود كه تكنيك آيندهنگري اجتماعي در طراحي و اجراي MIS به كار گرفته شود. OD بيشتر در تكنيكهاي خاصي اعمال ميشود و تنها به عنوان يك چشم انداز و ديدگاه كه در پروژههاي MIS تغييري استفاده شود نيست. يكي از اصول بنيادي در تئوري OD اين است كه روش به كار رفته براي اجراي تغييرات، پذيرش تأثيرات مختلف مقدماتي براي تغيير است. روش اجراي يك سيستم بر نحوه پذيرش و استفاده از آن از طرف كاربران مؤثر است.