در طول دوران کودکی، نوسان قامتی به تدریج تصفیه می شود. از آن پس تا تقریباً دهه ی ششم، کنترل ایستای قامتی معمولاً بهبود مییابد. پس از دهه ی ششم، یک مسیر نزولی تدریجی دیده می شود. در سن ۸۰ سالگی، یا اندکی پس از آن، کنترل قامتی ممکن است شبیه به کنترل قامتی در کودکان بیین سنین ۶ و ۹ ساله به نظر برسد. با وجود این، کهنسالان و بزرگسالان جوانتر، هنگامی که در تعادلشان اختلال به وجود میآید، تمایل دارند که پاسخهای عضلانی قامتی مشابهی داشته باشند، اگر چه قابلیت فعالسازی کهنسالان ممکن است افت کند. هنگامی که کهنسالان از شکلهای خاصی از اطلاعات حسی محروم می شوند، کاستی های بیشتری در آنها دیده می شود. برای مثال هنگامی که اطلاعات حسی پیکری و بصری با نوسان قامتی ناهمخوان می شود، کهنسالان ممکن است به طور کامل تعادل خود را از دست بدهند. این امر ممکن است تابعی از دستگاههای حسی رو به زوال در برخی از کهنسالان باشد. تحقیق نشان داده است که بسیاری از دستگاه های مرتبط با تعادل مثل بینایی، وضعیت مفصل و حواس دهلیزی همراه با سن دچار زوال می شوند.
افتادن یکی از جدیترین نگرانیهای افراد مسن و کسانی است که در حال نزدیک شدن به سالهای آخر عمر خود هستند. نیمی از بزرگسالانی که زمین می خورند، هرگز قادر به درست راه رفتن نمی شوند. یکی از مهمترین عوامل ناتوانی، آسیب و مرگ در سالمندان افتادن است. وقوع زمین خوردن ها همراه با سن افزایش می یابد. گزارش شده است که در سنین بالای ۶۵ سال از هر سه نفر یک نفر در هر سال به زمین می خورد و این اتفاق در سن ۸۰ سالگی به یک نفر از هر دو نفر افزایش می یابد.