فرد در جهت انديشههاي غالب خود حركت میكند. شما همان چیزی میشوید که انتظار آن را دارید و به همان چيزي كه خواستار آن هستید، دست پيدا میكنيد. شما آنچه را میبینید باور دارید. درك افراد از واقعيت، خود واقعيت نيست. ما در افراد و موقعیتها به دنبال يافتن چيزهايي هستيم كه در طلب آنیم: خير يا شر، مشكلات يا راهحلها، فرصت يا تهديد.
اگر انتظارات چنداني از خودمان نداشته باشيم، هرگز به چيزهاي زيادي دست نخواهيم يافت. ما به همان چيزهايي دست پيدا كنيم كه به ذهنمان خطور كرده و آنها را باور داریم. شما به واسطۀ انتظارات، باورها و ترسهاي خود محدود شده ايد. اگر انتظار بهترينهارا داشته باشيد، قطعاً بهترينها به وقوع خواهد پيوست. مشكلات را به فرصتها تبديل كنيد و جنبههاي مثبت رنجها و گرفتاريهاي زندگي را ببينيد. تمام افراد مشكلات مخصوص به خود را دارند. هيچ كس نميتواند از پستي و بلنديهاي طبيعي زندگي بگريزد. انتظار این را نداشته باشيد که هميشه خوشحال و سرحال باشيد. بايد بتوانيد با بدي های روزگار نیز همچون خوبيها كنار بيايد. به جاي تمرکز بر مشكل، بر راهحل متمرکز باشيد. به جاي بديها، خوبي هاي افراد را ببينيد.
زندگي یک خودالهامی است. الويس پريسلي[۱]، سلطان دنیای موسیقی در سن ۴۲ سالگي درگذشت. با يك اتفاق عجيب و دقيقاً در همان سن و به همان علتي درگذشت كه مادرش دارفانی را وداع گفته بود. او وابستگی شدیدی به مادرش داشت. هيأت تحقيق رسمي اعلام كرد كه علت مرگ وي به خاطر حمله قلبي ناشي از مصرف بالاي مواد مخدر بود، اما آيا اين مورد در عمل همان خودالهامی نیست؟
ما در جستجوي خود براي رسيدن به تعالی شخصي، تحت تأثیر انتظارات دیگران از ما و انتظارات خودمان از خویشتن قرار میگيريم. اثر پيگماليون[۲] نشان میدهد كه ما علاوه بر انتظارات خودمان، مطابق با انتظارات دیگران نیز رفتار میكنيم. در آزمايشها، معلوم شده كه دانشجويان مطابق با توقعات بالاي استادان خود عمل میکنند. اگر مديران ما معيارهاي بسيار بالايي را تعيين كنند، در ما انگيزة لازم براي رسيدن به آنها به وجود میآيد. مديران با رهبري بر مبناي الگو و برخورد با كارکنان به عنوان افرادی باهوش، کاردان و توانمند، میتوانند از آنها بهترين افراد را بسازند. از سوي ديگر، مدیران میتوانند با تعيين الگوي بد و برخورد با کارکنان به عنوان افرادی كودن، بي فكر و فاقد نوآوري، از آنها بدترينها را بسازند.
[۱]- Elvis Presley
[۲]- Pygmalion