رضايت از زندگي از ساير سازه هاي روان شناختي مانند عاطفه مثبت و منفي، عزت نفس و خوش بيني متمايز است. شواهد تجربي حاکي از آن است که بعد زماني رضايت از زندگي مهم است. رضايت از گذشته و رضايت از حال و رضايت از آينده سه بعد متمايز رضايت از زندگي است. ساير متغيرهاي روانشناختي مرتبط با رضايت از زندگي مانند اميد و خوشبيني نيز به سوي ديدگاه زماني آينده مدار حرکت کردهاند. شوارتز و استراکنشان داده اند که متمايز سازي سه سطح رضايت از زندگي يعني رضايت از گذشته، حال و آينده براي برآورد تاثيرات اين سازه بر سلامت رواني به پيش بيني هاي دقيق تر سلامت رواني و مقابله با منابع استرس زندگي منجر مي شود. کوووما-هانکانن و همکاران يک فراتحليل در زمينه رضايت از زندگي انجام دادند و دريافتند که رضايت کمتر از زندگي با خطر بالاتر خودکشي همبسته است، حتي وقتي متغيرهايي چون سن، جنس، وضعيت سلامت پايه و مصرف الکل کنترل شود. مردان ناراضي از زندگي درمقايسه با زنان ناراضي، ۲۵ بار بيشتر در معرض خطر خودکشي قرار دارند. مهير و دينر نشان دادند که رضايت از زندگي با سلامت رواني بالا همبسته است. هرچه ميزان رضايت از زندگي بالاتر باشد فرد مستعد تجربه عواطف و احساسات مثبت است. مالتباي و همکاران دريافتند افرادي که رضايت از زندگي بالاتري دارند از سبک هاي مقابلهاي موثرتر و مناسبتر استفاده ميکنند، عواطف و احساسات مثبت عميقتري را تجربه مي کنند و از سلامت عمومي بالاتري برخوردارند. مطالعات نشان داده ند که رضايت از زندگي از ميزان خودآگاهي به خوشبيني و معنويت گرايي فرد متاثر است، به عبارت ديگر هرچه افراد خود آگاه تر و خوشبين تر و از معنويت گرايي بالاتري برخوردار باشند، به همان ميزان از رضايت بالاتري برخوردارند.
يكي از شاخص هاي مهم سنجش سلامت روان رضايت از زندگي است. رضايت از زندگي مفهومي پايدار و فراگير است كه احساس و نظر كلي مردم يك جامعه را نسبت به جهاني كه در آن زندگي مي كنند منعكس مي كند. رضايت از زندگي بازتاب توازن ميان آرزوهاي شخص و وضعيت فعلي او مي باشد. به بيان ديگر هرچه شكاف ميان سطح آرزوهاي فرد و وضعيت عيني وي بيشتر گردد، رضايتمندي او كاهش مي يابد. در تعريفي كه ليوبوميرسكي از رضايت زندگي ارائه داده است آن را ارزيابي ذهني از كيفيت زندگي فردي بيان كرده كه مولفه شناختي دارد و پيشبين قدرتمندي براي سلامت روان به حساب ميآيد. رضايت از زندگي در واقع رضايت از تمام حوزههاي زندگي است. علاوه بر اين، رضايت از زندگي داراي مزاياي مثبت فراواني است. يکي از مزاياي مهم اين است که افراد احساس خوبي نسبت به خود و زندگي خود پيدا مي کنند که تاثيرات خوبي بر روي آنها دارد و سبب تجربه احساس بهزيستي مي شود. افرادي که از زندگيشان راضياند تمايل به شاد بودن و رفتارهاي بهتر با ديگران دارند. آنها به احتمال زياد براي مقابله با مسائل و مشکلات زندگي سازنده و موثرتر مي باشند. محققان در بررسيهاي خود به وجود رابطه بين رضايت زندگي و سلامت رواني پي برده اند و رضايت زندگي پايين را با انواع اختلالات رواني به ويژه افسردگي و اضطراب مرتبط دانسته اند.
يکي از مفاهيم مرتبط با سلامت روان، سازه روان شناختي بهزيستي ذهني است که در دو دهه اخير توجه زيادي را به خود معطوف داشته است؛ اين سازه در سه حيطه بررسي مي شود: عاطفه مثبت، عاطفه منفي و رضايت از زندگي. سنجش رضايت از زندگي با دو حيطه ديگر متفاوت است؛ زيرا به جاي ارزيابي روانشناختي از عاطفه فرد، بايد به قضاوت شناختي خود او رجوع کرد. رضايت کلي از زندگي به معناي ارزيابي شناختي و آگاهانه افراد از کيفيت زندگي خود به مثابة يک کل واحد است که اساس آن بر معيارهاي شخصي آنها قرار دارد. تحقيقات نشان مي دهند که عوامل بيروني مانند محيط يا خانواده موجب رضايت از زندگي نمي شوند. بلکه اين مسئله به درون فرد و قضاوت خود او بستگي دارد. به همين دليل است که افراد مختلف در موقعيت هاي مشابه به ميزان يکساني رضايت نشان نمي دهند. تحقيقات متعدد نشان داده اند که بهزيستي ذهني، بهطور اعم و رضايت از زندگي و کيفيت زندگي بهطور اخص از متغيرهايي هستند که با هوش بالا همبستگي مثبت دارند . مفهوم رضايت از زندگي از موارد مهمي است كه بايد به آن پرداخته شود. زيرا رضايت از زندگي از عوامل مهم مطرح در بهزيستي فرد است. بررسي رضايت از زندگي در سيستم هاي مراقبت بهداشتي از اين جنبه مهم است كه بر اساس تحقيقات انجام شده، اين مفهوم در تعامل كامل با سلامتي است و ارتباط تنگاتنگي بين سلامت جسم و روان و رضايت از زندگي وجود دارد. ارزيابي رضايت زندگي به عنوان اقدامي معتبر در ارزيابي بازتواني افراد سالمند و تعيين اثربخشي ارايه خدمات مراقبت بهداشتي به آنها مورد تاييد است.