ریسک، ناشی از احتمال وقوع بیش از یک نتیجه وعدم مشخص بودن نتیجه نهایی است. ریسک را میتوان تغییرپذیری یا بی ثباتی نتایج غیرمنتظره تعریف نمود. ریسک را معمولا از طریق اندازه گیری انحراف معیار نتایج تاریخی محاسبه مینمایند.
برای مدیریت ریسک نیز مانند واژه ریسک، تعاریفی ارائه شده است که البته همه در بر گیرنده مفهومی یکسان هستند و تمرکز روی فرایند مدیریت ریسک دارند و ما گذری بر مهمترین آنها خواهیم داشت.
مدیریت ریسک فرآیند شناسائی ریسک، کاهش آن تا سطحی قابل قبول و در نهایت ارزیابی نتایج روی سیستم است.
ویلیامز و هینز، مدیریت ریسک را به صورت زیر تعریف میکنند:
مدیریت ریسک، فرایند شناسائی، ارزیابی و کنترل ریسکهای اتفاقی بالقوه ای است که مشخصا پیامدهای ممکن آن خسارت یا عدم تغییر در وضع موجود میباشد. مدیریت ریسک، ریسکها را به وسیله کنترل آنها و تامین مالی خسارتهایی که به رغم تلاشهای کنترل خسارت، اتفاق افتاده اند، اداره میکند.
سه نوع کلی از ریسک موجود در ایجاد و مدیریت یک سیستم عبارتند از:
ریسک ذاتی، ریسک باقیمانده و ریسک قابل قبول.
ريسك ذاتي: سطحی از ریسک است که در پیاده سازی سیستم مورد نظر به صورت بالقوه وجود دارد و باید برای کاهش آن چاره ای اندیشید.
ريسك باقيمانده: سطحي از ريسك است كه علي رغم ايجاد عوامل كنترلي و سعي در كاهش ريسك هنوز وجود دارد.
ريسك قابل قبول: سطحي از ريسك باقيمانده است كه اگر چه وجود دارد، اما مانعي جدي بر سر راه رسيدن به اهداف و يا ماموريتهاي سازمان ايجاد نميكند.
در طبقه بندي ديگري ريسك به سه سطح پائين، متوسط و بالا تقسيم شده است.
و در كتاب”مديريت ريسك”، ريسك در دو نوع اصلي ارائه شده است:
ريسك واقعي: ريسكي است كه در آن احتمال زيان وجود دارد ولي احتمال سود وجود ندارد مانند احتمال تصادف با اتومبيل، اين نوع ريسك هميشه ناخوشايند است.
ريسك سوداگرانه: در اين نوع ريسك علاوه بر شانس خسارت (زيان)، شانس سود هم وجود دارد. مانند توسعه كارخانه، اين نوع ريسك داراي جنبههائي از جذابيت نيز هست.
تمامی اشکال ریسک، چه آنها بهعنوان ریسک سوداگرانه طبقه بندی شده باشند، چه بهعنوان ریسک خطرناک، شامل عناصر مشترکی هستند كه شامل چهار عنصر ذیل است:
برنامه مدیریت ریسك باید چگونگی اجرای آن را در سازمان تشریح نماید. برنامههای مواجهه با ریسك ممكن است جدا و یا بهعنوان بخشی از برنامههای مدیریت ریسك مطرح شوند. هدف از برنامه مدیریت ریسك استقرار این بخش از مدیریت در تمامی فعالیتها و فرآیندهای مهم تجاری سازمان است، بطوریكه مرتبط، موثر، كارا و مستمر باشد. در برخی موارد خاص، مدیریت ریسك جایگزین تدوین خطمشیها، برنامهریزی استراتژیك و بازرگانی و فرآیند مدیریت تحول میگردد. در بیشتر موارد نیز جایگزین مدیریت داراییها، حسابرسی، تداوم بازرگانی، مدیریت محیط، كنترل تقلبات، مدیریت منابع انسانی و مدیریت پروژه و سرمایهگذاری میگردد.