مديريت كيفيت فراگير با قرار دادن مشتري در مركز دايره و كوشش همه جانبه براي جلب رضايت وي، سعي در بهبود عملكرد سازماني دارد. نگاه مديريت كيفيت فراگير ابعاد گسترده و فراگيري دارد ولي تضميني وجود ندارد كه در همه زمينهها موفق و در هر موقعيتي جوابگو باشد.
استانداردهاي ايزو ۹۰۰۰ در سال ۱۹۸۷ همزمان با ابداع جايزه مالكوم بالدريج مطرح شدند. در حقيقت در همان هنگام مبحث توجه به رضايتمندي مشتري در كنار ساير عوامل مؤثر بر كيفيت مطرح شد. اين اتفاق را ميتوان يك تغيير پاراديم از تمركز داخلي به تمركز مشتري دانست. در كنار ويژگيهاي كليدي مدلهاي جديد TQM مانند بالدريج، عواملي مانند رهبري، توانمندسازي، تفويض اختيار و نبود بروكراسي پديد آمدند كه به نوعي بر كاهش ثبات استانداردها و رويههاي داخلي تأكيد داشتند در كنار استاندارد ۹۰۰۰ ويرايش سال ۲۰۰۰ مدلهاي TQM نوين مظهر مدل بالدريج كه در سال ۱۹۹۷ دچار تغييرات مهمي شدند و مدل برتر تجاري اروپا (EFQM) نيز شكل گرفتند كه رويكرد آنها به سمت جايزهاي كردن اعمال كيفيت در سازمان است.