پرداخت سود سهام به صاحبان سهام عادی یکی از راههایی است که شرکت می تواند بدان وسیله مستقیما بر ثروت سهامداران اثر بگذارد. بنابراین هدف از اجرای چنین سیاستی تعیین نقشی است که این سیاست در به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران ایفا می کند. از انجا که سیاست تقسیم سود تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می گیرد، پرداخت تمام سود به سهامداران به معنای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران نخواهد بود.سود انباشته همیشه یکی از منابع تأمین مالی بلند مدت برای شرکتها بوده است.معمولا “پشرکتهای سهامی عام ۳۰%سود خالص را به حساب سود انباشته منظور می نمایند. از انجائیکه بخشی از سود سالیانه به صاحبان سهام داده می شود و بخش دیگر به حساب سود انباشته منظور می گردد، هیأت مدیره می تواند سیاست های مربوط به تقسیم سود را به عنوان یک راهنما مورد استفاده قرار دهد. سود انباشته یکی از مهمترین منابع مالی بلند مدت شرکتها می باشد، در سالهای اخیر شرکتهای بزرگ برای تأمین نیازهای مالی خود اغلب از سود استفاده کرده اند. با توجه اهمیت سود تقسیم نشده در تأمین مالی سود تقسیم نشده در تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری شرکتها، چرا شرکتها بین سهامداران خود سود توزیع می کنند. این کار دلایل مختلفی دارد (چالاکی،پری،۱۳۸۲) که برخی از انها عبارتند از:
۱٫سود سهام،درامد باثباتی برای سهامداران فراهم می اورد بطوریکه می توانند براساس ان هزینه زندگی خود را تنظیم نمایند.
۲٫تغییرات در سود سهام،حاوی اطلاعات مفیدی برای سرمایه گذاران می باشد.
۳٫اگر سهامداران شرکت عادت به دریافت سود داشته باشند،مشکل است که بتوان به یکباره سود سهام را متوقف کرد.
۴٫عدم پرداخت سود ممکن است باعث تبلیغات تهاجمی رقبا علیه شرکت شود.
۵٫سرمایه گذاران وخریداران سهام به گزارش ها واخبار سود سهام سالیانه شرکتها توجه دارند.