چرخه حيات پروژه نمايانگر مراحل اصلي و قدمهاي عمده در اجراي پروژه از شروع تا خاتمه آن ميباشد و به دو بخش عمده ذيل تفكيك ميشود :
- مشخصات فعاليتهايي كه در هر مرحله از چرخه حيات پروژه و براي تكميل آن ميبايستي انجام شوند .
- مشخصات نيروهايي كه براي تحقق اهداف هر مرحله ، درگير انجام فعاليتهاي آن مرحله ميگردند .
اغلب چرخههاي حيات پروژه داراي مشخصههاي كلي زير ميباشند :
- ميزان انجام هزينهها و استفاده از نيروي انساني در مراحل اوليه اجراي پروژهها عموما كمتر بوده، به مرور افزايش يافته و هنگاميكه پروژه به خاتمه نزديك ميشود اين ميزان سريعا كاهش مييابد.
- در مرحله آغاز پروژه احتمال موفقيت در انجام تعهدات و حصول كامل به نتايج از پيش تعيينشده كمتر است و بدين لحاظ ميزان ريسك و عدم قطعيت بيشتر ميباشد؛ اين احتمال به مرور پيشرفت كار پروژه و با شناسايي و تسلط به جوانب كار و محيط پروژه، تعديل و متناسب ميگردد. (بديهي است اگر پيشرفت پروژه مطابق مباني اوليه و مغايرت برنامه با اجرا در حداقل ممكن باشد موفقيت كاملا محتمل خواهد بود و در صورت عكس، احتمال عدم موفقيت بيش از پيش و متناسب با اختلافات برنامه با اجرا خواهد بود).
- اغلب برآوردها و پيشبينيها در مراحل آغازين پروژه دقيق نيست؛ لذا تاثير آراء و نظريات مجريان در تعيين مشخصههاي محصول و هزينه نهايي در اوايل پروژه بسيار زياد است و اما به مرور و در مراحل بعدي و با پيشرفت پروژه و كسب مباني دقيقتر و كسر فاصله زماني بين پيشبيني و اجرا، بهمرور از اعلام نظر متوليان (كه بيشتر جنبه بايدها و نبايدها دارد) كاسته شده و بنا به مقتضاي كار و واقعيات ملموس، مشخصههاي پروژه و مراحل آن تبيين و تعيين ميگردد.
- مجموعهاي از فازهاي پروژه كه تعداد و نام آنها به نيازهاي كنترلي سازمانهاي درگير در پروژه وابسته است. بر اساس استاندارد موسسه مدیریت پروژه آمریکا، MBOK، بصورت نرمال چرخه حیات پروژه شامل ۵ فاز اصلی میباشد.