مسأله اساسی در استراتژی رقابتی عبارت است از موقعیت نسبی موسسه در درون صنعت مربوط به خود. موضعگیری نشانگر ان است که آیا سودآوری موسسه نسبت به میانگین صنعت ذیربط بالا است یا پایین. موسسهای که بتواند به درستی موضعگیری کند ممکن است میزان بازیافت درخور توجهی کسب کند. حتی اگر که ساختار صنعت نامطلوب و سودآوری ان متوسط باشد.
رکن اساسی عملکرد بالای میانگین در بلندمدت در واقع آنگونه برتری رقابتی است که بتواند حفظش کند.
دو مورد اساسی برتری رقابتی همگام با دامنهی فعالیتهایی که موسسه سعی دارد به کمک آنها به آن دو دست یابد منجر به سه ((استراتژی عام)) برای دستیابی به عملکرد بالای میانگینی در آن صنعت میشود که عبارتاند از رهبری هزینه، تمایز محصول و تمرکز فرآورده استراتژی تمرکز به دوگونه است: تمرکز بر هزینه و تمرکز بر تمایز.
رهبری در هزینه: از میان سه استراتژی عام رهبری هزینه از همه روشنتر است در این استراتژی موسسه میکوشد تا در رشتهی صنعت خود تولیدکننده کمهزینه باشد موسسه دامنه عملیات گستردهای دارد و به اعضای بسیاری در آن صنعت خدمت میکند و حتی ممکن است در زمینه صنایع مرتبط نیز فعالیت داشته باشد.
منطق استراتژیک در رهبری هزینه موسسه را ملزم میکند که پیشرو هزینه باشد و نه اینکه یکی از موسسههایی که برای نیل به این پایه میکوشند.
تمایز محصول: دومین استراتژی عام وجه تمایز محصول است در استراتژی تمایز محصول موسسه میکوشد تا در زمینهی ابعادی که به طور گسترده مورد توجه خریداران است در صنعت مربوط به خود بیهمتا است یک یا چند ویژگی را که خریداران موجود در یک صنعت مهم میدانند برمیگزینند و موقعیتی بینظیر برای خود فراهم میکند تا آن نیازها را برطرف کند. منطق استراتژی تمایز محصول ایجاب میکند که موسسه ویژگیهایی را برگزیند که بتواند بر پایهی انها خود را جلوهگر کند و آنها جدا با ویژگیهای رقبا متمایز باشند.
تمرکز(محدودنگری): سومین استراتژی عام تمرکز بر محصول است ایت استراتژی کاملاً با دو استراتژی دیگر فرق دارد زیرا بر گزینش دامنه رقابت محدود در درون یک رشته صنعتی مبتنی است. موسسه محدودنگر عضو یا گروهی از اعضای صنعت مربوط به خود را برمیگزیند(پارهبازار) و استراتژی خود را برای خدمت به آنها و حذف دیگران به کار میبرد. محدود گرایی یعنی استفاده از فرصتهای ناشی از عملکردهای پایینتر یا بالاتر از حد مطلوب رقبای بزرگ.
اگر موسسه بتواند در پارهبازار خود به رهبری هزینه یا تمایز محصول دست یابد و این پارهبازار جذابیت لازم را داشته باشد در صنعت خود عملکردی فراتر از میانگین دارد.
میانهروی: موسسهای که هرسه استراتژی عام را بکار میبرد اما نمیتواند به هیچ کدام دست یابد ((میان زمین و آسمان)) معلق است، چنین موسسهای برتری رقابتی ندارد.
مفهوم استراتژیهای عام بر این فرض استوار است که راههایی چند برای دستیابی به برتری رقابتی وجود دارد که البته بستگی به ساختار هر صنعت دارد اگر تمامی موسسههای یک صنعت از اصول استراتژی رقابتی پیروی میکردند هر یک میتوانست مبانی مختلفی را برای برتری رقابتی برگزیند.