مشارکت مردمی به معنی گردهم آیی و تشکل آگاهانه و خودجوش جمعی از شهروندان ساکن در یک محدوده به منظور بهبودوضعیت زندگی به شیوه اي غیر انتفاعی و براساس آگاهی هاي فردي و جمعی آنها در کلیه مراحل تهیه طرح، نظارت و اجرا می باشد .به نحوي که این دخالت و درگیري داوطلبانه منجر به بروز ظرفیت ها و پتانسیل هاي نهفته مردمی شده و آنها را با محدودیت ها و امکانات طرح در هریک از مراحل آن آشنا ساخته و موجب تقویت اعتماد به نفس، افزایش روحیه همکاري و همچنین تحکیم همبستگی هاي اجتماعی میشود. از طرفی قدرت رویارویی مردم با مسائل و مشکلات زندگی شهري افزایش می یابد. علی رغم منافع و ضرورت هاي آشکار و نهان مشارکت مردمی، هنوز نقش و جایگاه تعیین کننده اي در طرح هاي نوسازي بافت هاي فرسوده شهري که نیازمند دخالت گسترده مردم در فرآیند انجام آنها می باشد، به دست نیاورده است. از طرفی مشارکت، پیشینه اي تاریخی دارد، عمل مشارکت، با مفاهیم همبستگی، همکاري، یاري، اتحاد، انجمن و نظایر اینها همراه است. مشارکت تعهدي فعالانه، آگاهانه، آزادانه و مسوؤلانه است، و یکی از ساز و کارهاي اعمال قدرت به شمار میرود که تنها می تواند از درون برخیزد. بلور واقعی مشارکت در جمع روي می دهد و در جمع بازتاب می یابد. از این روست که مشارکت فرآیندي اجتماعی به شمار می رود. امر مشارکت مردم در امور اجرایی، توسعه و عمران بافتهاي شهري به خصوص نوسازي بافت هاي فرسوده شهري که در حال حاضر از اهمیت بالایی برخوردار می باشند.
برنامه بازآفريني، نوسازي و بهسازي بافت هاي فرسوده شهري به دليل امكان استفاده از ظرفيت هاي قابل توجه و بي بديل احداث مسكن و توسعه دسترسي به خدمات شهري در آن به عنوان يكي از برنامه هاي سياست توسعه درونزاي شهري محسوب مي شود ليكن تحقق اين برنامه به دليل سرمايه گذاري هنگفت مورد نياز آن با توجه به سطح بسيار گسترده بافت هاي فرسوده جز با مشاركت مردم و بخش غير دولتي امكان پذير نيست، اما اين سئوال مطرح مي شود كه چرا تمايلي براي حضور فعال در بازآفريني، بهسازي و نوسازي بافتهاي فرسوده به رغم ارزش افزوده آن در ايران را ندارند؟
پاسخ پرسش فوق را مي توان در پيچيده و چند وجهي بودن مسايل نوسازي و بهسازي بافت هاي فرسوده شهري و عدم بازگشت سرمايه در برخي توليدات فرايند بهسازي و نوسازي مانند شبكه هاي دسترسي و معابر، فضاهاي عمومي و سبز جستجو نمود. همچنين مشكلات و معضلات حقوقي و ثبتي و نيز وجود مالكيت هاي موروثي، وقفي، مشاركتي و يا مجهول، وجود موانعي از جمله مقاومت براي حفظ برخي درآمدهاي پنهان در بافت هاي مسكوني فرسوده، مشكلات مربوط به آزادسازي اراضي و املاك فرسوده، عدم وجود دسترسي هاي ضروري و مناسب براي حمل مصالح ساختماني و عدم شفافيت در سرمايه گذاري و برگشت سرمايه در اين گونه بافتها از ديگر مسايل اين فرايند محسوب مي شوند.