كارها با توجه به زماني كه ممكن است اشغال كنند گسترش مييابند و اين گستردگي به ميزان و ماهيت كار ارتباط چنداني ندارد. طبيعي است كه ميتوان كار را در زمان بيشتر شاخ و برگ داد كه اين به كار اصلي ارتباطي ندارد، به اعتقاد پاركينسون هميشه براي پر كردن وقت كاروجود دارد.
در سال ۱۹۵۸ نويسنده انگليسي، سي نورتکوت پارکينسونکتاب طنزي در توصيف رفتار انسان نوشت. چکيده نظريه ي او، اين بود:
” مدت زمان انجام یک کار، به اندازه زمانی که برای آن کار تخصیص داده شود افزایش مییابد.”
یا به عبارت دیگر کارها تا وقتي ادامه پيدا ميکنند که زمانِ در اختيارشان را پر کنند.قانون پارکينسون به شکلي حيرت انگيزي صحيح است. اين قانون ميگويد، معمولا افراد تمايل دارند تا كاري كه به آن ها محول شده، تا آن جايي كه امكان دارد، (مثلا تا پايان تاريخي كه از قبل تعيين شده)، به تعويق بياندازد. به زبانِ ساده، قانون پارکينسون ميگويد کار به اندازه ي زمان در دسترس ادامه مييابد و این گستردگی به میزان و ماهیت کار ارتباط چندانی ندارد.
پارکینسون نظر جالب دیگری هم دارد که علت گسترش بی رویه بوروکراسی در سازمانها را بیان میکند. از دید وی بوروکراسی ها بدون آن که اهدافشان توسعه یابد خود گسترده میشوند. پارکینسون «تمایل مدیران به داشتن مرئوسان بیشتر» را انگیزه گسترش بوروکراسیها میداند که در نتیجه موجب افزایش کارکنان و ایجاد فعالیت های کاذب و تکراری و رشد بی رویه ی بوروکراسی ها میگردد.