برون سپاري نتيجه عملكرد نيروها در بازارهاي آزاد اقتصادي است. بسياري از شركتهايي كه فرآيند برون سپاري را نپذيرفته و راهكارهاي متناسب با آن را تدوين و اجرا نكرده اند، دچار مشكلات اساسي در اين زمينه شده اند. دوره عمر سازمان ها از مهمترين عوامل تعيين كننده در انتخاب راهبرد برون سپاري است. سازمان ها در بدو تاسيس توسط بانيان آن رهبري ميشوند، كارهاي تخصصي شان توسط بنيان گذاران و صاحبان سهام انجام ميشود و هر چه از عمر سازمان سپري ميگردد، دوران رشد سريع خود را پشت سر ميگذارند، جذب نيروي انساني براي انجام موضوعات، خدمات پروژه ها و يا انجام توليد محصول، به صورت يك رفتار كاملاً طبيعي تعبير ميشود. پس از آنكه سازمان به دوره كمال رسيد و دانش سازماني به حدي رسيد كه بتواند كار خود را دسته بندي نمايد، سازمان ميتواند از طريق فرآيند برون سپاري، بخش هايي را به بيرون از سازمان واگذار نمايد(امبلتن و رایت، ۱۹۹۸).
برون سپاري براي سازمان هاي مختلف ممكن است با توجه به نوع شركت يا سازمان و يا شرايط محيطي و رقابتي و يا الزامات فناوري، در زمان هاي مختلفي انجام پذيرد. برون سپاري به هر دليلي كه باشد، بايستي نهايتاً قدرت رقابتي يا بهره وري را افزايش دهد.
برون سپاري براي سازمانهايي كه خواهان پايداري در بازار و بقاء در شرايط پرتنش رقابت هستند، مزيت رقابتي ايجاد مينمايد. برون سپاري به سازمان امكان تحليل شفاف مسائل مالي را ميدهد، و از پيچيدگي محاسبه هاي حسابداري صنعتي و استخراج قيمت تمام شده كالا و فرآيندها ميرهاند. اگر استعدادهاي سازمان از امور اجرايي و دست اندازهاي اداري رهايي يابند، قادر خواهند بود سمت و سو و نيز مسير سرآمدي در بازار را تعريف و دست يافتني نمايند. برون سپاري انتقال مشاغل و فعاليت ها نيست، انعطاف پذيري و چالاكي در قرار دادن منابع، هم در مكانهاي درست و هم در زمان های درست است(براگ،۲۰۰۰).