فعاليتهاي مديريت منابع آب را ميتوان به سه دسته، تدوين سياستهاي مديريت منابع آب، اقدامات مديريتي براي دستيابي به اهداف سياستها و ارزيابي اثرات آنها، تقسيم نمود. سياستهاي کلان مديريت منابع آب، در واقع ارتباط توسعه و نحوه بهرهبرداري از اين منابع را با اهداف توسعه ملي مشخص ميسازند. اولين مرحله تدوين سياستهاي کلان مديريت منابع آب، پيشنهاد گزينههاي مختلف با توجه به محدوديتها و اهداف فراگير و همه جانبه توسعه و مديريت منابع آب است.
اصولي که در ساختار فعلي تشکيلات مديريت منابع آب مدنظر قرار گرفتهاند، منابع آب را به عنوان عنصر اصلي آمايش سرزمين و توسعه پايدار آن حوزه به شمار ميآوردند که مديريت اين منابع بايد توسط تشکيلات واحدي در قلمرو مرزهاي طبيعي حوزه آبريز انجام شود، به طوري که ايجاد زمينههاي مشارکت و همکاري مردم شايد موثرترين عامل در تحول نظام مديريت منابع آب محسوب گردد. اين مشارکت عمدتاً ميتواند در دو زمينه سرمايهگذاري در طرحهاي توسعه منابع آب و اثرگذاري بر سياستها مورد بررسي قرار گيرد. از دلايل عمده تنشهاي آبي ميتوان موارد زير را برشمرد که در ادامه به برخي از آنها به طور مختصر اشاره ميگردد.