استراتژي بازاريابي به مسايلي چون قيمت گذاري، فروش وتوزيع يك محصول مي پردازد، يك شركت با بهره گيري از استراتژي توسعه بازار مي تواند:
يك شركت با بهره گيري از استراتژي توسعه محصول مي تواند:
استراتژي هاي بازاريابي ديگري نيز وجود دارد. مثلا” براي تبليغات و پيشبرد، يك شركت يا واحد تجاري ميتواند بين استراتژي بازاريابي « فشار» يا « كشش » يكي را انتخاب كند. دراستراتژي فشار از طريق افزايش عمليات پيشبرد فروش و تزريق محصول در سيستم توزيع سعي مي شود تا فروش افزايش داده شود. در استراتژي كشش، تبليغات و آگهي هاي بازرگاني سبب افزايش فروش محصول مي شوند.
ديگر استراتژي هاي بازاريابي به امور توزيع و قيمت گذاري مي پردازند. يك شركت هنگام قيمت گذاري ميتواند يكي از دو استراتژي زير را اجرا كند. براي شركتهاي پيشگام در معرفي محصول جديد ، استراتژي قيمت گذاري خامه ( بالاترين قيمت ) مناسب است. براساس اين استراتژي، وقتي محصول هنوز براي بازار جديد و تازه و تعداد رقبا محدود و اندك است، قيمت زيادي براي آن تعيين مي شود. در مقابل در قيمت گذاري نفوذ، شركت تلاش مي كند بازار خود را توسعه بخشد و لذا از فرصت بهره برداري از منحني تجربه استفاده مي كند تا بتواند از طريق وضع قيمتهاي پايين و سيطره بر صنعت سهم بازار بيشتري براي خود ايجاد كند. بسته به استراتژي ها و اهداف عملياتي شركت يا واحد تجاري، هريك از اين گزينه ها مي تواند براي آن شركت يا واحد تجاري مطلوب باشد. البته به احتمال زياد يك شركت با قيمت گذاري نفوذ مي تواند در بلند مدت سود بيشتري بدست آورد.
مثلا” شركت نايك توانست به خوبي و با موفقيت استراتژي وظيفه تحقيق وتوسعه از نوع رهبري تكنولوژيك را اجرا كند و به اين ترتيب به مزيت رقابتي دست يابد. نايك در مقايسه با بيشتر شركتهاي رقيب خود، بودجه بيشتري به امر تحقيق وتوسعه اختصاص داد تا بتواند كفشهاي ورزشي خود را از كفش هاي توليدي رقبا ( از حيث عملكرد ) متمايز سازد. به همين خاطر است كه كفشهاي نايك در ورزش حرفه اي، مشتريان پرو پاقرصي پيداكرده است.