يادگيري راهبردي برنامه اي است كه با هدف تسريع و تسهيل يادگيري در سازمان طراحي شده و به اجرا در مي آيد .اين برنامه ميتواند رويكردي رسمي و يا غيررسمي داشته باشد.
در خصوص راهبردهاي يادگيري، بايد به اين نكته توجه نمود كه امكان تجويز يك راهبرد يادگيري به عنوان راهبرد ايده آل وجود ندارد .اين راهبرد در هر سازمان ميبايد با توجه به راهبردها و ساختار كلان سازمان طراحي گردند .براي تدو ين يك راهبرد كارآمد يادگيري، بايد ميا ن يادگيري و بهترين عملكرد سازمان ارتباط برقرار كنيم، محرك هاي يادگيري در كار سازمان شناسايي شوند و مكانيزمي براي سنجش ورودي ها و خروجي هاي سيستم كار بر حسب يادگيري در نظر گرفته شود(ديلتري ،۲۰۰۲، ۹۸).
راهبردهاي يادگيري را ميتوان به طور خاص از منظر برنامه ها ي توسعه منابع انساني نيز مورد توجه قرار داد؛ زيرا يادگيري فردي در درون سازمان به سياست ها و برنامه هاي توسعه منابع انساني وابستگي زيادي دارد . اين سياست ها نه تنها منابع اطلاعاتي لازم را براي تصميم گيري مديران فراهم مي آورند بلكه خود به روشني اقدامات عملي و آموزش هايي، كه براي افزايش توانايي و مهارت هاي كاركنان ضروري است، را مشخصمينمايند(تي سنگ و مك لين،۲۰۰۸، ۲۱۱) راهبرد يادگيري يا پويايي فردي را به عنوان بخشي مهم از راهبرد هاي توسعه منابع انساني مطرح ميسازد كه نياز سازمان به مهار ت ها و ر فتارهايي خاص را تأمين مي نمايد. از منظر وي راهبرد يادگيري فردي ميبايد شامل: تعيين روش شناسايي نيازهاي يادگيري، تعيين نقش برنامه ريزي توسعه فردي و يادگيري خود مدير و در نهايت پشتيباني از اشكال يادگيري فردي، تربيت، مراكز يادگيري، شاگردي كردن و… باشد(ميرسپاسي،۱۳۸۶، ۲۶۷). همچنين برآورد احتياجات و برنام ه ريزي آموزش، تعيين روش هاي اجراي برنامه و ارزيابي عملكرد برنامههاي آموزشي، به عنوان سه مبحث مطرح در خصوص آموزش و بهسازي كاركنان به شمار مي آورد(ميرسپاسي،۱۳۸۶، ۲۵۶).