كلمه كميابي داراي نزديكترين معني به كلمه محدود يا اقتصاد است كه در مقابل كلمه نامحدود و يا آزاد بكار ميرود .كميابي مسأله محوري و اساسي هر جامعه اي است .منابع اقتصادي، نمونه هاي متنوعي از كار، سرمايه، زمين و مديريت ميباشند كه در توليد كالاها و خدمات به كار گرفته ميشوند. از آنجا كه منابع هر جامعه اي محدود و كمياب است، تمامي جوامع با مسائلي از قبيل اين كه: چه توليد شود، چگونه توليد شود، براي كه توليد شود، چگونه كالا را در طي زمان جيره بندي و نگهداري كنيم و رشد سيستم را فراهم آوريم، مواجه مي باشند(سالولتره،۱۳۸۱).
با توجه به اين كه منابع و امكانات محدودي در اختيار سازمان است و بسياري از منابع تجديد ناپذير هستند و يا شكل گيري مجدد آنها سالهاي زيادي را ميطلبد و يا بعضي از منابع كمياب هستند، به طوري كه فراهم كردن اين منابع به صرف هزينه زياد نياز دارد و همچنين افزايش جمعيت و در پي آن افزايش مصرف و توليد، روز به روز بر محدوديت منابع ميافزايد، از اينرو امكان ارضاي نيازهاي نامحدود با تكيه بر چنين منابع و امكاناتي هرگز ميسر نيست .بنابراين تنها راه منطقي و امكان پذير، كسب حداكثر بازدهي و فايده از حداقل منابع ميباشد و اين نكته در مسئله بهره وري مستتر است و توجه به آن مي تواند به نفع خود سازمان و جامعه اي كه سازمان در آن قرار دارد باشد(میرنژاد،۱۳۸۲).