از سالهای گذشته تاکنون، ارزیابی عملکرد واحدهای اقتصادی یکی از مسائل اصلی مطرح در حسابداری، مدیریت، اقتصاد و … بوده است. اصولا عملکرد با هدف رابطه مستقیمی دارد. با ارزیابی عملکرد مشخص میشود واحد اقتصادی تا چه حد به اهداف از پیش تعیین شده در برنامههای خود دست یافته است. از نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد برای پیش بینی برنامههای آتی و نیز بهبود نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف واحد اقتصادی استفاده میشود. باید توجه داشت که ارزیابی عملکرد واحد اقتصادی بدون درنظر گرفتن ویژگیهای تجاری و شرایط حاکم بر بازارها و خدمات آن و صرفنظر از جایگاهی که واحد مورد ارزیابی در مجموعه نظام و ساختار اقتصادی کشور از آن برخوردار است، ثمربخش نخواهد بود.
امروزه مدیران به صورت بالقوه به مکانیزمهایی توجه دارند که از آن طریق، عملکردشان مورد قضاوت قرار میگیرد. آنان به دنبال اطلاعاتی درباره ارتباط طرحهای پاداش و عملکرد خود هستند. علاوه براین، در یک بازارکار رقابتی، زمانی که طرح پاداش مبتنی بر عملکرد نباشد، مدیران واحد اقتصادی را ترک خواهند کرد (فاما، ۱۹۸۰).
جنین[۱] (۱۹۹۷) بیان میکند علیرغم نارساییهایی که در نحوه اندازهگیری عملکرد واحدهای اقتصادی وجود دارد، تفاوت میان شرکتهایی که خوب یا بد اداره میشوند در میزان توجه آنها به ارقام عملکرد مالی و اقتصادی است. وی معتقد است که ارزیابی عملکرد مدیریت شرکتها با ارزیابیهای کمّی امکان پذیر است. امروزه یکی از مهمترین مسائل مالی شرکتها اندازهگیری عملکرد آنها میباشد. این که شرکتها تا چه اندازه در بالا بردن منافع سهامداران خود کوشیدهاند، بانکها و موسسات اعتباری در اعطای تسهیلات به شرکتها چه معیارهایی را درنظر دارند و مراجع دولتی با توجه با الزامات قانونی در ارتباط با سرمایه شرکتها به چه نکاتی توجه مینمایند، ازجمله مواردی هستند که به نحوی به ارزیابی عملکرد وابستهاند (باکیدور[۲]، ۱۹۹۷). اصولا عملکرد شرکتها بخش عمدهای از مباحث حسابداری و مدیریت را تشکیل میدهد و در ادبیات مربوط، این سوال مطرح است که آیا یک معیار مناسب برای ارزیابی عملکرد شرکتها وجود دارد تا سرمایهگذاران را در شناسایی فرصتهای مطلوب سرمایهگذاری یاری نماید؟
اقلام غير مترقبه(Extraordinary Items)
اقلامی با اهمیت و بسیار غیر معمول است که منشأ آن رویدادهایی خارج از فعالیتهای عادی شرکت میباشد و انتظار نمیرود به طور مکرر یا منظم واقع شود؛سود یا زیان اقلام غیر مترقبه و مالیات مربوط باید به طور جداگانه در صورت سود و زیان پس از سود یا زیان ناشی از فعالیتهای عادی نشان داده شود.
اقلام استثنايي(Exceptional items)
اقلامی با اهمیت است که منشأ آن رویدادها یا معاملاتی میباشد که در چارچوب فعالیتهای عادی شرکت واقع میگردد و به منظور ارائـه تصویری مطلوب، افشای جداگانه آنها، منفردا”یا در صورت تشابه نوع، در مجموع، به لحاظ استثنایی بودن ماهیت یا وقوع ضرورت مییابد.
اقلام استثنایی باید در محاسبه سود یا زیان فعالیتهای عادی منظور شود . مبلغ هر قلم استثنایی (منفردا” یا در صورت تشابه نوع، در مجموع) باید به طور جداگانه و ترجیحا”در متن صورت سود و زیان تحت سرفصل درآمد یا هزینه مربوط منعکس گردد . اعم از اینکه انعکاس این اقلام در متن صورت سود و زیان یا در یادداشتهای توضیحی صورت گیرد، این اقلام باید بهعنوان اقلام استثنایی قابل تشخیص باشد و اینگونه تصریح گردد. شرح مناسبی در مورد هر یک از اقلام استثنایی جهت درک ماهیت این اقلام ضروری است.
شاخص های سنجش عملکردی(Performance measurement indicators)
شاخص جامع سنجش عملكرد (BSC) كه تحت عنوان كارت امتيازي متوازن شناخته ميشود از جمله معيارهاي نوين سنجش عملكرد به شمار ميرود كه اين شاخص اولين بار توسط نورتون و كاپلان مطرح گرديد و از ويژگي اين شاخص جامعيت آن است به طوريكه معيارهاي مالي و غير مالي را تواماً مد نظر قرار ميدهد(رهنماي رودپشتي، فريدون ؛ نيكومرام، هاشم «مديريت مالي راهبردي (ارزش آفريني).
در معيارهاي حسابداري، عملكرد شركت با توجه به داده هاي حسابداري و تاريخي ارزيابي ميشود. به عبارت ديگر، اين دسته از معيارها، نسبتهاي مالي را مبناي ارزيابي قرار ميدهند. نسبتهاي مالي، از متداولترين و رايجترين روشهاي تجزيه و تحليل صورتهاي مالي است. نسبتهاي مالي در حقيقت ارتباط دو يا چند عنصر اصلي و يا فرعي مدل حسابداري را با يكديگر ميسنجد. به عبارت ديگر نسبت مالي عبارت است از كسري كه در صورت آن دو يا چند متغير مالي نظير داراييها، بدهيها، سرمايه، درآمدها، هزينهها، سود و همينطور در مخرج كسر عناصري نظير داراييها، بدهيها، … ثبت ميشود و ارتباط آنها را به صورت وزن، رتبه، درصد و جز اينها مشخص ميسازد. نسبتهاي مالي مهم را معمولا درچهار طبقه قرار ميدهند و براي هر يك از جنبههاي عملكرد شركت ميتوان از انواع نسبتهاي مذكور استفاده كرد.
[۱] – Jenin
[۲]- Baccidor