دوره بلوغ با مسائل تازه ای همراه است که با تلاش نوجوانان برای برآورده ساختن نیازهای بدنی و روان شناختی ارتباط دارند. وقتی نوجوانان استقلال بیشتری کسب میکنند، تصمیم گیری آنها در زمینه های تندرستی و زمینههای دیگر، مهم میشوند.
نیازهای غذایی
رشد سریع بدن به افزایش چشمگیر نیازهای غذایی منجر می شود، در دورهای که برنامه غذایی خیلی از نوجوانان نامناسب است. نوجوانان بیشتر از تمام گروه های سنی دیگر احتمال دارد که از صبحانه چشم پوشی کنند (شیوهای که با چاقی ارتباط دارد)، غذاهای بدون کالری میخورند، و سرپایی غذا صرف میکنند.
شایع ترین مشکل غذایی نوجوانان، کمبود آهن است. نیاز به آهن در مدت جهش رشد به حداکثر می رسد و در دخترها به علت از دست دادن آهن در طول قاعدگی، بالا می ماند. یک نوجوان خسته و تحریک پذیر به جای ناخشنودی، ممکن است به کم خونی مبتلا باشد و بنابراین حتماً باید معاینه جسمانی شود. اکثر نوجوانان کلسیم کافی دریافت نمیکنند و کمبود ریبوفلاوین (ویتامین B2) و منیزیم نیز دارند که هر دوی آنها به سوخت و ساز کمک میکنند.
خانواده هایی که فرزندان نوجوان دارند در مقایسه با خانواده هایی که فرزندان کوچک تر دارند، کمتر با هم غذا میخورند. وعده های غذای خانوادگی، علاوه بر منافع دیگر، میتوانند رژیم غذایی نوجوانان را به مقدار زیاد بهبود بخشند.
نوجوانان- به ویژه دخترهایی که نگران وزن خود هستند- مجذوب غذاهای مد روز می شوند. متأسفانه، اغلب این غذاها از نظر مواد غذایی و کالری ها آن قدر محدودند که نمیتوانند برای نوجوانان که به سرعت رشد میکنند و فعال هستند، سالم باشند.
اختلالات خوردن
دخترهایی که زود به بلوغ میرسند، و از تصویر بدن خود ناراضی هستند، و در خانواده هایی بزرگ میشوند که نگرانی در مورد وزن و لاغری زیاد است، در معرض خطر مشکلات جدی خوردن قرار دارند. رژیم گرفتن شدید، پیش بین قدرتمندی برای شروع اختلال خوردن در نوجوانی است. دو اختلال بسیار جدی، بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی هستند.
۱- بی اشتهایی عصبی
بی اشتهایی عصبی، اختلال خوردن فاجعه آمیزی است که به موجب آن نوجوانان به خاطر ترس وسواسی از چاق شدن، به خود گرسنگی میدهند. افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی، برای رسیدن به لاغری «عالی»، بین ۲۵ تا ۵۰ درصد از وزن خود را کاهش میدهند. چون چرخه قاعدگی طبیعی تقریباً به ۱۵ درصد چربی بدن نیاز دارد، نخستین قاعدگی روی نمیدهد یا دوره های قاعدگی متوقف میشوند. سوء تغذیه موجب رنگ پریدگی پوست، شکنندگی و رنگ باختن ناخن ها، موهای تیره نرم در سراسر بدن و حساسیت شدید نسبت به سرما میشود.
تقریباً ۶ درصد بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی در اثر عوارض جسمانی یا خودکشی، میمیرند. فشارهای درون فرد، خانواده، و فرهنگ موجب بی اشتهایی عصبی می شوند. دوقلوهای همانند بیشتر از دوقلوهای ناهمانند در این اختلال سهیم هستند که بیانگر تأثیر وراثت است.
چون افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی معمولاً جدی بودن اختلال خود را انکار میکنند یا آن را دست کم میشمرند، درمان مشکل است. موفقترین درمان ها، خانواده درمانی به علاوه تجویز دارو برای کاهش دادن اضطراب و عدم تعادل انتقال دهنده عصبی است. با این حال کمتر از ۵۰ درصد نوجوانان مبتلا به بی اشتهایی عصبی به طور کامل بهبود می یابند. در خیلی از آنها، مشکلات خوردن به شکل نه چندان شدید، ادامه می یابند.
۲- پرخوری عصبی
در پرخوری عصبی، نوجوانان (بار دیگر عمدتاً دخترها) به رژیم گرفتن سخت و ورزش شدید همراه با پرخوری، اغلب به دنبال آن استفراغ عمدی و پاکسازی با ملیّن ها میپردازند. پرخوری عصبی معمولاً در اواخر نوجوانی آشکار می شود و شایع تر از بی اشتهایی عصبی است. این اختلال تقریباً ۲ تا ۴ درصد دختران نوجوان را مبتلا میکند که فقط ۵ درصد آنها قبلاً به بی اشتهایی عصبی مبتلا بوده اند.
تحقیقات دوقلویی نشان میدهند که پرخوری عصبی مانند بی اشتهایی عصبی تحت تأثیر وراثت قرار دارد. اضافه وزن و نخستین قاعدگی زودهنگام این خطر را بیشتر میکنند. برخی نوجوانان مبتلا به پرخوری عصبی، مانند افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی، کمال گرا هستند.
بر خلاف نوجوانان مبتلا به بی اشتهایی عصبی، آنهایی که به پرخوری عصبی مبتلا هستند معمولاً درباره عادات خوردن نابهنجار خود احساس افسردگی میکنند و از فرط استیصال کمک میخواهند. در نتیجه، درمان پرخوری عصبی از طریق گروههای حامی، آموزش غذایی، آموزش در زمینه تغییر دادن عادات خوردن، و داروی ضد اضطراب، ضد افسردگی، و کنترل اشتها، معمولاً راحت تر از بی اشتهایی عصبی است.