احتمالاً سازمانهای آینده با سازمانهای گذشته (یا حتی کنونی)، تفاوت چشمگیری خواهند داشت. پیتر دراکر (۱۹۹۸)، تغییر از “سازمانهای دستوری و کنترلی[۱]” به سمت ” سازمانهای اطلاعات- محور”[۲] نحوه کسب و کار سازمانها را تغییر داده است. این تغییرات، ساختار سازمانی جدیدی (مبتنی برارتباطات و جریان اطلاعات) را میطلبد و تفکرات مدیریتی را در قالب الگوهای جدیدی میبرد که کاملاً با فلسفههای غالب مدیریتی قرن نوزدهم و هجدهم متفاوت است.
فاین و سنت کلیر (۱۹۹۶)، کاربرد تکنولوژی اطلاعات در تولید مدرن را به صورت زیر دسته بندی میکنند:
سازمانهای تطبیقی[۳]: فشار تغییرات محیط بر سازمانها، باعث شده تا آنها با طراحی ساختاری انعطاف پذیرتر و تطبیقی، به این تغییرات واکنش نشان دهند. لازمه این امر، حذف چارت سازمانی صلب و سنتی با هدف جایگزینی سیستمی چالاکتر است. سیستمی که قابلیت پاسخگویی به تقاضاها را داشته باشد. مدیریت تغییر، واکنش سریع ساختار سازمان را میطلبد. بنابراین ساختاری لازم است که تشکیل تیمها و شبکههای درون و برون سازمانی را تسهیل کند. ساختاری که، امکان تشکیل تیمها، انتلافات و پیمانها را (برای پیشبرد پروژهها)، فراهم آورد. مسئولان پروژهها اختیار مییابند تا تصمیم گیری کنند و مرز بخشها و واحدهای وظیفهای را درنوردند. آنها تشویق میشوند تا برای انجام کارشان از پشتیبانی کمک بگیرند. خواه این پشتیبانی از درون یا بیرون از مرزهای سازمانی باشد.
سازمانهای تطبیقی، گونههای متفاوتی دارند (که سازمانهای ماتریسی و سازمانهای افقی را نیز شامل میشود). خودرو سازان، شرکتهای دارای تکنولوژیهای پیشرفته و سازمانهای پیشرو (در تطبیق با محیط جدید). همواره زیر ساختها و سیاستهای خود را تغییر میدهند. بسیاری از آنها دست به تجدید ساختار میزنند تا به سازمانی تطبیقی تبدیل شوند.
شرکتهای تخت[۴]: بسیاری از سازمانها از تعداد لایههای مدیریتی خود کاستهاند تا ساختار سازمانی تختتری داشته باشند. در سازمانهای تخت، اکثر پستهای مدیریت میانی حذف میشوند. مطالعات نشان داده که تعداد لایههای مدیریتی شرکتهای موفق (براساس شاخص عملکرد مالی بلند مدت)، اکثراً چهار لایه کمتر از شرکتهای ناموفق بوده است (۱۹۹۸،”Middle Managers”).
شرکتهای توخالی[۵]: سازمانهایی که از فعالیتهای تولیدی دست کشیده و به بازاریابی برای دیگر تولید کنندگان (اغلب تولید کنندگان خارجی)،پرداختهاند. شرکتهای امریکایی زیادی برای بازاریابی کالاها ساخت آسیا یا بلوک شرق سابق، تأسیس شدهاند این شرکتها فاقد تجهیزات تولیدی و نیروی کار مستقیم هستند بعضی از شرکتهای بزرگ چند ملیتی هم در حال خالی شدن هستند.
شرکتهای مجازی[۶]: شبکهای از شرکتها را که از طریق تکنولوژی اطلاعات به یکدیگر پیوسته و مرتبط باشند. شرکت مجازی مینامند. روابط این شرکتها میتواند دائمی یا موفق باشد. شکلگیری این شرکتها برای بهره برداری از فرصتهای خاص (یا نوظهور) است. این شرکتها منابع، مهارتها و دسترسی به بازارشان را به اشتراک میگذارند. موفقیت آنها در گرو قدرت مدیران در ردیابی فرصتها، عقد پیمان با شرکا، ارائه راه حلی برای مشتریان و طراحی سیستمی است که اشتراک منابع و تقسیم دستاوردهای شرکا را بهینه کند.
[۱]- Command – and Control Organization
[۲]- information- based Organization
[۳]_Adaptive Organizations
[۴]- Shallow Corporation
[۵]-Hollow Corporation
[۶]-Virtual Corporation