با تحول صنعتی و رشد مدیریت کنونی، جهان احتیاج مبرمی به کارگر ورزیده و تعلیم دیده دارد و برای تأمین این احتیاج روزافزون نباید فقط از مردان انتظار داشت، بلکه زنان نیز در برطرف ساختن این احتیاجت سهم بسزایی دارند.
زنان از روزگار قدیم در سرنوشت کشور و تمدن عصر خود دخالت داشته اند و شایستگی آنان به حدی بوده است که حتی به مقام سلطنت و نیابت سلطنت برگزیده می شده اند. کار کردن زنان مستلزم شرایط و تسهیلات به خصوصی است. زنان مثل مردان نمی توانند همیشه داوطلب مشاغل باشند، چه بسا که سن و شرایط خانوادگی مانع کارکردن آنها می گردد. به طور متوسط زنان متاهل بین سنین ۳۵ تا ۵۰ سالگی بیشتر از سایرین در جستجوی شغل هستند و به طوری که آمارهای موسسات کاریابی نشان می دهد این تقاضا روز به روز رو به افزایش است. درمورد زنان مجرد انگیزهای که آنان را بیشتر به کار وا می دارد فرار از تنهایی، استقلال فردی، ناراحتی های روانی و یافتن همسر است. مردان در مقایسه با زنان در پیدا کردن شغل، شانس بیشتری دارند ولی در عصر ما زنان سعی دارند با کسب تجربه در امور تخصصی به تدریج مشاغل را از دست مردان بی تجربه و کم حوصله خارج کنند. قبل از جنگ جهانی دوم صاحبان استخدام، زنان را بدیمن می دانستند و حتی در مشاغل خیاطی که در محدوده تخصصی زنان بود از مردان استفاده می نمودند. اما بروز جنگ جهانی دوم به زنان فرصت داد که در زمره حقوق بگیران درآمده و حتی به کارهای سنگین نیز مشغول شوند و بلاخره کارفرمایان مجبور شدند که مشاغلی را که حتی مستلزم تجربه و مهارت کافی بود به آنها واگذار نمایند. در هر حال در عرصه پرتلاطم زندگی قرن اخیر، زنان مجبور شدند که پابه پای مردان و با مشارکت آنان بار سنگین وظایف و مسئولیت های اجتماعی و اداری را به دوش بکشند. وظیفه اجتماع است که از این وظایف آنها به نحو احسن قدردانی به عمل آورد و وسایل و تجهیزات لازم را برای عرضه مهارت آنها فرآهم سازد.
منبع: گروه کلید کبری سبزعلی یمقانی – روانشناسی صنعتی و سازمانی