اصطلاح شهر الكترونيک(Electronic City)، اولين بار توسط موشويتس در سال ۱۹۸۶ مطرح شد. «مالون» و «ديويدو» اولين كساني بودند كه به طور دقيق و سازگار در كتاب خود ايده «بنگاه الكترونيك» را مطرح كردند. شهر الكترونيك حيطه وسيعي از فعاليتهاي سازماني اقتصادي و غيراقتصادي را مي پوشاند. كسب و كار الكترونيك(E-Business) شامل كار در خانه، صنايع كوچك و متوسط الكترونيك تا شبكه هاي بزرگ كسب وكار در حيطه فعاليت هاي اقتصادي قرار مي گيرد. از سوي ديگر، در ساير بخش ها نيز شهر الكترونيك خصوصا در همكاري ميان موسسات علمي، گروهها و شهر غيرانتفاعي و غيردولتي داراي كاربرد وسيعي است. شهر الكترونيك با توسعة كامپيوتر و تكنولوژي اطلاعات، به صورت نوع جديد سازماندهي مطرح گرديد. شهر الكترونيك شكل هايي از واحدهاي سازماني پراكنده از نظر جغرافيايي, نيمه مستقل (قسمتي مستقل و قسمتي وابسته) و نيمه جاودان (داراي عمر محدود) هستند كه عملكرد كلي خودشان را جهت پاسخگويي برروي نيازهاي بازار و ظرفيت هاي تكنولوژي ارتباط اطلاعات بوسيلة تطبيق دادن پيوسته شكل سازماني خود توسعه داده اند. خيلي از شركت هاي معروف جهان اين نوع سازماندهي را به منظور از عهدة رقبا برآمدن, استفاده نموده اند. در شهر الكترونيك فرآيندهاي عمليات كسب و كار و فرآيندهاي مربوط به محصول در شركتهاي هم پيمان (شريك) مختلف, پراكنده شده است(قاسم زاده و همکاران،۱۳۸۰).
اين شركت هاي مختلف در كشورهاي مختلف با همكاري بسيار نزديك به شكل مشترك المنافع توزيع شده اند. در اين نوع مخصوص از شهر هر شركت قصد دارد مزيت اصلي رقابتي خود، مانند محصولات اصلي، فرآيندهاي اصلي، شايستگي هاي اصلي و غيره را در تصرف خويش داشته باشد. تمام شهر الكترونيك از شركتهاي مستقل مختلفي بوجود آمده اند كه اين شركت ها با هم مي توانند از مزيت هاي اصلي رقابتي شان براي برنده شدن در بازار بزرگ فرصتها استفاده كنند؛ بطوريكه، هيچكدام از شركت ها به تنهايي قادر به بدست آوردن اين فرصت ها نيستند. اين نوع از شهر مي تواند به سرعت براي پاسخگويي به فرصت هاي سريعا متغير بوجود آيد و از بين برود(قلي پور و پيران نژاد،۱۳۸۳). اين خصوصيت، شهر الكترونيك را در قرن بيست و يكم بسيار خوش آتيه مي سازد. شهر الكترونيك بايد بر پايه كامپيوتر و سيستم هاي شبكه اي بنا نهاده شود. تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات، بستر نرم افزاري را براي شهر الكترونيك ايجاد نموده است در شهر الكترونيك هر يك از شركا با تكنولوژي هاي مختلف از قبيل اينترنت، اينترانت و سيستم هاي كامپيوتري با يكديگر در ارتباط مي باشند. در شهر الكترونيك بطور اصلي بر پايه بستري از ict ، بوسيله تبديل كردن داده ها و فايل ها از داخل شبكه همانند ارتباط face to face در شهر سنتي فعاليت هاي شركت نمايان مي شود. كار اصلي ارتباط در شهر الكترونيك, جريان زياد اطلاعات به جاي محصول واقعي شركت ها در عمليات سنتي، خواهد بود(قاسم زاده و همکاران، ۱۳۸۰).
از سه زاويه مي توان به شهر الكترونيك نگاه كرد:
بعد اول:
از اين بعد شهر الكترونيك، شهر شامل يك گروه از افراد است كه هركدام در رشته خود متخصص هستند و شاخه كاري هر گروه افراد از يكديگر متفاوت است و نتيجه فعاليت هايشان منجر به ارائه خدمات به مشتريان مي شود. به عبارتي هر فرد يا هر همكار وظيفه خاص خود را دارد. آنها همه داراي مهارت هاي ارتباطي قوي هستند. و سطح بالايي از اعتماد بين آنها برقرار است. شهروندان معمولا از طريق پست الكترونيك، تلفن، فاكس يا ويدئو كنفرانس با يكديگر ارتباط دارند.
بعد دوم:
در اينگونه شهر الكترونيك، گروهي از افراد از شركت هاي شريك يا همكار كه همه اكثرا در يك شاخه خاص و يا وظيفه خاص مهارت دارند، كنار يكديگر جمع می شوند تا بتوانند يك شهر موقت يا يك شهر دائمي را كه بتواند خدمات خاص ارائه دهد را به وجود بياورند.
وظايف خاص آنها عبارتند از: عرضه، توليد، سيستم هاي اطلاعاتي، توزيع و غيره. معمولا ارتباطات نيز مانند بعد اول از طريق پست الكترونيك، تلفن، فاكس و يا حضوري خواهد بود و همچنين به سطح بالايي از اعتماد نياز دارد.
بعد سوم:
شهرالكترونيك مي تواند يك شهر بزرگي باشد كه برون دادهاي شهر خود را از ميان تعداد زيادي از عمليات مهم شهر ديگر انتخاب مي كند مانند توليد يا توزيع.
اينگونه شركت ها فعاليت هاي خود را با ريسك بالا، از طريق عرضه كنندگان يا به وسيله مشاركت كردن با ديگر شركت هاي متخصص در يك زمينه خاص انجام مي دهند. مزيت اين گونه سازمان ها اينست كه مي توانند روي بهترين فعاليت ها تمركز كنند(قلي پور و پيران نژاد،۱۳۸۳).