بررسیها نشان میدهد که در بسیاری از کشورها در بلندمدت رابطة مثبتی میان نرخ بهرﺓ اسمی[۱] و نرخ تورم[۲] وجود دارد، تا جایی که میزان نرخ بهرﺓ اسمی تقریباً بازتابی از روند تورمی است. رابطة مثبت میان نرخ بهرﺓ اسمی و تورم مورد انتظار، یک نظریة کلاسیک منسوب به «فیشر»[۳] است که در ادبیات اقتصادی معروف به «اثر فیشر»[۴] است. این رابطه انعکاسی از رفتار عاملان اقتصادی است. در این تحقیق سعی بر آن است تا با آزمون فرضیههای تحقیق، دلالتهای «اثر فیشر» برای اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گیرد. ﻣﺴﺄله تحقیق جایی شکل میگیرد که دستوری بودن نرخ بهرﺓ بانکی در ایران را مدنظر قرار دهیم. با توجه به شرایط اقتصادی ایران، توانایی کنترل مقامات پولی بر نرخ بهرﮤ اسمی بانکها، آن را به یکی از مهمترین ابزار اقتصادی جهت تحریک بخش واقعی اقتصاد تبدیل کرده است. با عنایت بر اینکه مکانیزم اثر گذاری در نظر کینزینها عمدﺗﺎﱠ از راه کاهش نرخ بهره و کاهش هزینه سرمایهگذاری بر متغیرهای واقعی اقتصاد اثر میگذارد، به نظر میرسد در اقتصاد ایران به دلیل تنگناهای اقتصادی و ریسک سرمایهگذاری، انبساط پولی نه تنها تاثیری برتولید ندارند، بلکه به افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم در جامعه منجر میشوند. پرسشهای اصلی تحقیق که انتظار میرود نتایج تحقیق بتواند با کمک تکنیک هم انباشتگی جوهانسون جوسلیوس در نرم افزار EViews8به آنها پاسخ دهد، عبارتند از:
[۱]- Nominal Interest Rates
[۲]- Inflation
[۳]- Fisher, Irving
[۴] -Fisher Effect