تعاريف متعددي از يادگيري سازماني بعمل آمده است كه به ترتيب عبارتند از:
میرکمالی (۱۳۸۹): یادگیری سازمانی فرایند بهره گیری از تجربیات سازمانی از طریق کسب دانش و بصیرت، توزیع و تفسیر اطلاعات و تغییر نگرش و رفتار برای بالا بردن سطح تعهد، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی اعضا به منظور افزایش اثر بخشی و بهره وری و تامین نیازهای مشتریان و بهبود و بهسازی سازمان در یک محیط متغیر و پویاست.
آرگريس (۱۹۷۸): يادگيري سازماني فرآيند اصلاح و كشف خطاهاست.
تمپلتون و همكاران (۲۰۰۲): يادگيري سازماني مجموعه اي از اقدام هاي سازماني مانند كسب دانش، توزيع اطلاعات، تفسير اطلاعات و حافظه كه به صورت آگاهانه و يا ناآگاهانه بر تحول مثبت سازماني اثر ميگذارد، ميباشد.
فايول و لايز: يادگيري سازماني را ايجاد بينش، دانش و همبستگي بين کنشهای گذشته و اثر بخشي آن کنشها و کنشهای آينده تعريف ميكنند(كلينسون وكوك،۲۰۰۷).
ويك (۱۹۹۱): در يادگيري سازماني بحث مي كند كه توصيف خواص يادگيري تركيب محرك هاي يكسان و پاسخ هاي متفاوت است، او اضافه ميكند كه يادگيري سازماني شايد شامل يك نوع متفاوت از يادگيري است كه در گذشته توصيف شده است.
رهنورد (۱۳۷۸): يادگيري سازماني به مفهوم يادگيري افراد در درون سازمان است. يادگيري سازماني براي توصيف انواع خاصي از فعاليت هايي كه در سازمان جريان دارد به كار گرفته ميشود.
كنجيوسي و ديل (۱۹۶۵): يادگيري سازماني متشكل از مجموعه اي از تعاملات بين انطباق هاي فردي و گروهي و انطباق در سطوح سازماني است.