واژه فمینیسم از ریشه (Feminine) به معنای زنانه، مادینه و مونث است. در اصل فرانسوی است و از ریشه لاتینی (Femina) اخذ شده است و اگر بخواهیم معادلی در فارسی برای آن قرار دهیم بنا به ترجمه ای که از (Ism) می نماییم تفاوت می کند ؛ می توان اصطلاحاتی نظیر زن گرایی، زن پرستی، زن نگری، زن مداری، زن باوری، زن اندیشی، مکتب اصالت زن، زن زدگی، زن اندیشی و … را معادل فمینیسم دانست.
از قرار معلوم، واژه «فمینیست » نخستین بار در ۱۸۷۱ در یک متن پزشکی به زبان فرانسه برای تشریح گونه ای وقفه در رشد اندام ها و خصایص جنسی بیماران مردی، که تصور می شده است از خصوصیات زنانه یافتن تن خود، رنج می برند، نوشته شده است. یک سال بعد یک نویسنده ضد فمینیسم فرانسوی، این واژه را برای اشاره به زنانی که مردانه رفتار می کنند به کار برد. گرچه در فرهنگ پزشکی، معنای فمینیسم، خصوصیات مردانه یافتن زنان به کار رفت. استفاده از این واژه تا دهه شصت میلادی، برای اشاره به تشکل های زنان مرسوم نبود و کاربردی محدود در ارتباط با مسائل خاص و گروه های مرتبط با مسئله حقوق زنان، متداول و فراگیر شده است. همانطور که بیان شد این واژه در زبان فارسی، معادل هایی چون «زن گرایی»، «زن وری»، « زنانه نگری» و « آزادی خواهی زنان» برای این واژه پیشنهاد شده است که البته نمی توان نارسایی برخی واژه ها را در بیان حقیقت فمینیسم نادیده گرفت.