دانش، ترکیبی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات و نگرشهاست. دانش، از اطلاعات و اطلاعات از دادهها سرچشمه میگیرد. بیشتر دانشها، به صورت ضمنی دراختیار افراد هستند. از سویی دیگر، دانش بهعنوان مزیتی رقابتی در جوامع فراسرمایه باوری، پذیرفته شده و مدیریت دانش به سازمانها کمک میکند تا از فرایند دانش موثر برخوردار باشند.
سازمانها برای انتخاب بازار، باید از دانش موجود و ایجاد دانش جدید بهره جویند و مدیریت دانش کمک شایانی در این زمینه است. تجزیه و تحلیل مدیریت دانش، موجب شده است تا موقعیت کنونی سازمان را دریابیم و بدانیم توسعه باید در کدام یک از نواحی سازمانی انجام گیرد. این امر باعث میشود تا در مورد فرایند انتقال دانش و راههای انتقال آن در سازمان، اطلاعاتی را کسب کرده و در مسیر ارتقا، آسانسازی و بهینه کردن آن پیش برویم(گرانت و همکاران، ۱۹۹۹).
دانش برخلاف دیگر منابع، نامتناهی است و حجم آن با استفاده بیشتر، افزایش مییابد (استنفورد پال رومر، ۲۰۰۱). دانش در ذهن افراد جای دارد و به همین علت، تمرکز و تائید مدیریت دانش بر افراد به عنوان منابع دانش است. تلاش مدیریت دانش در آشکارسازی سرمایههای ضمنی و ناملموس و به کاربردن آنها برای بقای سازمان، مزیتی در عرصه رقابت سازمانی است.