رقابت اشاره به تغییرات سریع یک تجارت دارد که در آن، موقعیت سازمان به شدت در برابر سازمان دیگر قرار میگیرد و به دنبال راهی میگردد که مزیت رقابتی رهبران صنعت را از بین ببرد. نیروهای بنیادی که منجر به شکلگیری استراتژی رقابتی میشوند، شامل افزایش انتظارات مشتریان، انقلاب تکنولوژیکی و از بین رفتن موانع ورود به بازار هستند. اثر استراتژیهای رقابتی، صنایع مختلفی همانند شرکتهای هواپیمایی، دارویی، خدمات مالی و … را تحت تأثیر قرار داده است. رهبران سازمان دریافتهاند که فرمولیزه کردن استراتژیهای مؤثری که بتواند با مقلدان مقابله کند و در برابر جنگ قیمتها ایستادگی کند، مشکل است. بنابراین، استراتژیهای رقابتی، محیط پر چالشی را به وجود آوردهاند که پتانسیل بالقوهای را برای افول سازمان ایجاد میکند؛ به عبارت دیگر، مدیران باید به طور مداوم این نیروی فراگیر را مورد بررسی قرار دهند و وسیلهای را برای مقابله با تأثیر آن بر افول سازمانی ابداع کنند.
در این رابطه میتوان گفت که یک رابطة منفی قوی، بین استراتژی رقابتی و افول سازمانی وجود دارد؛ بدین صورت که افزایش تعهد مدیریتی درخصوص پیشبینی و مواجهه با نیروهای رقابتی منجر به کاهش اثر رقابت بر افول میشود(لهیری،۲۰۰۸).
رهبران سازمانها امروزه دریافتهاند که تغییرات محیط رقابتی، نه تنها از الگوی خطی پیروی نمیکند؛ بلکه ناپیوسته و ناگهانی میباشد. به طور کلی، حفظ مزیت رقابتی برای مدت طولانی، غیرممکن است. برای پیروزی در یک محیط رقابتی، شرکت باید به طور پویایی در بین چهار عنصر گفته شده جابهجا شود؛ بنابراین، یک سری از مزیتها به صورت موقت ایجاد میشوند؛ بطور مثال، تولید محصولات با کیفیت بالا و هزینة کم، جستجوی زمینههای متفاوت برای تولید محصولات جدید و یا ارایه خدمات برخی از راههایی است که میتوان به وسیلة آن تأثیر چالشی محیط رقابتی را خنثی نمود. بنگاهها نیاز به تدابیری دارند که در برابر فعالیتهای رقابتی تخریبی ایستادگی نمایند؛ همانطور که به وسیله یکی از متفکران مدیریت پیشنهاد شده است امروزه، مدیران میبایست برای کنار آمدن با محیط رقابتی از مدل ۷s استفاده کنند. البته مدل نخستین ۷s به وسیلة مککینزی ارایه گردید و مبتنی بر حفظ مزایتها در موقعیت تعادل بود؛ اما استراتژیهای جدید ارایه شده بر ایجاد مزیتهای موقتی مطابق با گسترش بازار تاکید دارد؛ از جمله رضایت ذینفعان عمده، پیشبینی استراتژی، موقعیتیابی برای سرعت بیشتر، موقعیتیابی برای غافلگیری ، تغییر قواعد بازی، تعیین اهداف استراتژیک و تهدیدهای همزمان و متوالی استراتژیک(اوینی ،۱۹۹۵). بنابراین، وجود آگاهی بالایی از نیروهای به وجود آورندة رقابت و طراحی وسیلهای برای ایجاد اختلال برای رقبا، منجر به کاهش اثر رقابت بر روی افول سازمانی میشود(لهیری،۲۰۰۸).