بنابر تعاريف مشتري، تمامي سازمان ها اعتقاد دارند كه مشتري، رئيس است و مشتري، پادشاه است. فرايند مشتري گرايي با سلام كردن آغاز مي شود و هرگاه ، ارتباطي برقرار مي شود، طرفين مشتري يكديگر مي شوند. دريافت كنندة پيام، مشتري است و اين سرآغاز گسترة جهاني تجارت و مديريت مشتري گرا است. به راستي همه، مشتري هستند و هر لحظه ممكن است نزد ما بيايند. بايد به ياد داشت كه مشتري، رئيس است و ما بدون او هيچ گاه، توان دستيابي به توسعة پايدار را نداريم. رشد و توسعة ما بر روي شانه هاي او مستحكم مي شود (عیاری، ۱۳۸۱).
تعاريف گوناگوني از مشتري، بيان شده كه به ذكر تعدادي از آنها مي پردازيم:
مشتري : دريافت كننده محصول يا خدمت.
مشتري : هر فردي كه در ارتباط با ما است.
مشتري : دريافت كنندة خروجي هر فعاليت يا فرآيند (کاتلر آرمسترانگ، ۱۳۸۲).
مشتري : شركت و سرمايه گذار ما اهميت مشتري براي هيچ يك از رهبران و مديران سازمان ها در پهناي وسيع تجارت جهاني، پوشيده نيست.