وقتي مردم يک برند را انتخاب ميکنند، فقط به يک ويژگي آن توجه نميکنند بلکه خصيصههاي چندگانهاي را وابسته به نوع محصول و ميزان درگيري ذهني خود در نظر ميگيرند و با توجه به آنها تصميم به انتخاب ميگيرند. بعلاوه، آنها نميتوانند فوراً تمامي آن صفات را در ذهن بياورند و آنها را ارزيابي كنند، بلکه فقط تعدادي از ويژگيهاي اصلي آن را در نظر ميآورند و به ترتيب قرار گرفتن گزینههای برند آنها را با توجه به بعضي از ويژگيهاي اصلي ارزيابي ميکنند.
ترتيب قرار گرفتن گزينههای برند، همان ترتيبي است که در ذهن توليد ميشود و اين ترتيب ميتواند در تصميم نهايي تاثير بگذارد. حال براي آنکه احتمال خريد محصول بيشتر شود و گزينة خاصي از رتبه بهتري برخوردار شود، لازم است که با استفاده از تبليغ، ميزان برتري آن برند را افزايش دهيم. يعني با بکار بردن تبليغ بتوانيم احتمال خطور آن برند را در ذهن مصرفکننده زودتر از ساير گزينهها افزايش دهيم.