هر نوع غم و نارضایتی، ناخوشایند و آزار دهنده است

به طور حتم منظور من این نیست که بخواهیم به نقل از دیویس بگویم که شادی و خوشبختی به سادگی در دسترس همه ی ماست و می توانیم غم ها و نارضایتی ها را از بین ببریم و آن ها را به شادی و خوشبختی تبدیل کنیم. در جهان، رنج ها و غم های زیادی وجود دارد. هر شخصی به نحوی در زندگی خود غم و رنج را تجربه می کند و با آن آشناست. شاید این قصه ی عامیانه و قدیمی را شنیده باشید که روزی زنی که از فوت تنها پسرش شوریده حال و پریشان بود، از معلم معنوی تقاضا می کند برایش دعایی بخواند که باعث شود پسرش دوباره زند شود وب ه زندگی برگردد. معلم معنوی به او می گوید که برای به جا آوردن آیین ها و مراسم مذهبی مورد نظر، زن باید برود و از خانه ای که در آن غم و ناراحتی نیست، برایش تخم خردل بیاورد. زن شروع به جست وجوی در تمام خانه های شهر برای یافتن تخم خردل می کند. او به هرخانه ای سر می زند- از بزرگ ترین عمارت ها و خانه ها ی اعیانی گرفته تا کوچک ترین کلبه های محقر و درویشی- تا خانه ای بیابد که در آن رنج وغم نباشد و از صاحب آن تخم خردل بگیرید. اما پی می برد که هرکسی به نحوی دردمند است و رنج وغم را در زندگی تجربه کرده است.

شادی و خوشبختی واقعی شما در ذهن و مغزتان است وپ ذیرش رویکردی متفاوت در زندگی، همچون یافتن تخم خردل جادویی نیست. یک رویکرد جدید شاید نتواند دنیا را تغییردهد، اما می تواند دنیای شما را تغییر دهد و دگرگون کند. و این چیزی نیست که بتوان از آن گذشت و نادیده اش گرفت. جهان در هر زمان برای هرکس تغییر می کند. رویکردی جدید حتی یک روز دیگر هم به زندگی کودکی که از سرطان خون رنج می برد، اضافه نخواهد کرد و به طور حتم نمی تواند فردی مرده را دوباره به زندگی بازگرداند. اما می تواند درست در این لحظه شادی و خوشحالی را وارد زندگی تان کند.