دست اندرکاران مدیریت دانش، نوعاً مجموعة مزایا را در چهار قلمرو ذکر می کنند(آذری،۱۳۸۵):
فرایندها با کارامدی بیشتر انجام می گیرند و نیاز به بازآفرینی راههای انجام کار را از بین می برند.
بازارها و فرصت های جدید مشخص می شوند.
سازمان می تواند تغییرات را شناسایی کند و بدانها واکنش درست نشان داده، خود را به موقع تغییر دهد.
سازمان بهره برداری کاراتری از منابع انسانی خود به عمل می آورد.
دست اندرکاران شمار دیگری از مزایایی را که از مدیریت دانش عاید می شود ذکر می کنند:
مدیریت دانش سازمان ها را قادر می سازد تا چرخة زمانی را کاهش داده، فرایندها را کوتاه کنند؛ زیرا تأخیرهای ناشی از بازآفرینی راه حل ها حذف می شود. بعلاوه، دانش مشروح فرایندها کارکنان را قادر میسازد فرایندها را به حد مطلوب برسانند.
بخصوص در سازمانها و صنایعی که تعویض کارکنان بالایی دارند مدیریت دانش، ساز وکار اثربخشی است تا بتوانند دانش را از کارکنان باتجربه به کارکنان جدید منتقل کنند، و بدین ترتیب تداوم کار را حفظ نمایند. برای نمونه، پایگاه های دانش مشتریان، نماینده جدید محاسباتی را قادر می سازد تا به سرعت مشتری را مورد بررسی قرار دهد و کار را از جایی که نماینده محاسباتی قبلی رها کرده بود، آغاز کند.
برخی مدیریت دانش را از دیدگاه فناوری اطلاعات، به عنوان یک فرصت تلقی میکنند. ولی گروه های دیگر سازمان، ممکن است اجازه ندهند فناوری اطلاعات مدیریت دانش را کنترل کند. مباحثات قابل ملاحظه ای در صنایع درخصوص نقش مناسب فناوری اطلاعات در مدیریت دانش ادامه دارد.