مفاهیم اولیه بزه دیده شناسی را شعرا ، نویسندگان و داستان سرایان بنا نهاده اند .اولین برخورد نظام مند با قربانیان بزه در سال ۱۹۴۸ در کتاب هانس فون هنتیک تحت عنوان «بزهکار و قربانی او» پدیدار شد .
واژه بزه دیده شناسی را در سال ۱۹۴۹ یک روانپزشک امریکایی به نام « فرد ریک ورسام » وضع کرد و در کتاب خود با عنوان نمایش خشونت به کار برد .
در خلال سالیان نخست بزه دیده شناسی ، متون قربانیان بزه در مقایسه با متون جرم شناسی رشد نسبتاً کمی داشت . اما طی دهه ۸۰ نشر عظیمی از کتابها و مقالات ارزنده نشان از ظهور عصر بزه دیده شناسی داشت . از طرفداران شدید بزه دیده شناسی عمومی جهان رابرت الیاس دانشمند سیاست پیشینه در دانشگاه سان فرانسیسکو است .در سالهای دهه ۱۹۷۰ مطالعات فردی قربانیان جرایم خاص تحت تأثیر مطالعات کلی بزه دیدگی قرار گرفت .
در طی ۲۵ سال اخیر بزه شناسی دچار تغییر و تحول عمده ای گردید . بزه دیده شناسی اولیه جنبه نظری داشت که کم کم با تحقیقات افرادی نظیر آلن برگر ، کورتیس ، سیلورمن جنبه ی کاربردی پیدا کرد نشست های بزه دیده شناسی آن را از یک نظام دانشگاهی به یک جنبش انسانی و از تحقیق علمی به عمل گرایی سیاسی تبدیل کرد ، چنانکه در نخستین کنفرانس ملی قربانیان بزه جنبش بزه دیده صفت توسعه یافته دهه نامیده شد .