بطلان، وصف قراردادى است كه در عالم حقوق وجود و اثرى ندارد. عقد در صورتى باطل است كه فاقد يكى از شرايط اساسى، غير از رضاى معتبر، يعنى، فاقد قصد انشاى يكى از طرفين يا موضوع جامع شرايط يا داراى جهت نامشروع يا فاقد يكى از شرايط اختصاصى عقد باشد. همان طور كه بيان شد، فقدان رضاى معتبر، عقد را باطل نمىكند؛ بلكه آن را غير نافذ مىسازد. البته به عقد باطل، گاهى عقد غير معتبر يا عقد فاسد نيز گفته مىشود.(شهیدی،۱۳۷۷،ص۲۳) بعضى عقد باطل را چنين تعريف كردهاند: «عقد باطل، عقدى است كه به دليل فقدان قصد انشاء يا عدم تطابق ايجاب و قبول يا نبود پارهاى از شرايط صحت هيچيك از آثار منظور از عقد در هيچ زمانى بر آن مترتب نگردد.» اين تعريف شامل عقد غير نافذ نيست و نيز عقد هازل و صغير و معاملات نامشروع را هم دربر مىگيرد و نيز عقودى را كه مثل هبه، قبض، شرط صحت آنهاست را خارج مىنمايد؛ چون عدم ترتب اثر بر چنين عقودى به طور نسبى است نه مطلق. هر عقد كه واجد شرایط ماهوی یا تشریفاتی مقرره نباشد باطل است ، بالنتیجه آثاری بر آن عقد مترتب نخواهد بود(شيخ مفيد،۱۴۱۳ق، ص ۶۵۸ و نجفی، بی تا، ص ۱۹۹ و ابن براج، ۱۴۱۰ق، ص ۹۵ و شيخ طوسى، ۱۳۷۰، ص ۱۴۶).
هرگاه در انجام عقدی یك قاعده قانونی رعایت نشود ضمانت اجرای این تخلف بطلان و عدم تاثیر آن عقد است.نباید این شائبه به میان آید كه ضمانت اجراء باید حتماً جنبه جزائی داشته باشد. گرچه عده ای از علماء حقوق را عقیده برآنست كه ضمانت اجراءعبارت از تنبیه بدنی است كه به مناسبت نقض یك قاعده قانونی اعمال میشود. البته این تعبیر برای ضمانت اجراء صحیح نیست چه ممكن است فشار مالی به عنوان ضمانت اجرا بر فردی وارد آید كه آثار روحی آن بمراتب شدیدتر از یك جزای بدنی باشد.