توافقی بر روی اینکه چگونه عملکرد صادراتی اندازه گیری شود وجود ندارد. اگر چه چندین رویکرد وسیع مورد حمایت واقع شده اند. محققین از نام های منحصر به فردی برای نامیدن معیارهای اندازه گیری عملکرد صادراتی استفاده کرده اند، که منجر به تعداد زیادی از نام ها شد. این مسئله برای پیشرفت ادبیات مضر است چون مقایسه و کنار هم گذاشتن یافته ها از مطالعات مختلف را سخت می کند. در این بازنگری همه معیارهای اندازه گیری عملکرد صادراتی در هفت طبقه گروه بندی می شوند که توسط مقیاس های مالی، غیرمالی و مقیاس های ترکیبی نشان داده شده اند.
«فروش» شامل معیارهایی است که حجم فروش کل صادرات یا شدت صادرات را اندازه گیری می کنند. «سود» شامل معیارهایی است که سود کل صادرات را اندازه گیری می کنند و معیارهای نسبی، همچون سود صادراتی تقسیم بر سود کل صادرات یا سود صادراتی تقسیم بر سود بازار داخلی را شامل می شود. زمانی که معیارهای «سود» یا «فروش» ایستا هستند، معیار «رشد» که به تغییرات فروش یا سود صادراتی در یک دوره از زمان بر می گردد اندازه گیری می شود. «موفقیت» معیارهایی همچون اعتقاد مدیران که صادرات چه سهمی از کل سودآوری شرکت را دارد و مقبولیت و شهرتشان چقدر است را شامل می شود. «رضایتمندی» به رضایت کلی مدیران درباره عملکرد صادراتی شرکت برمی گردد «دستیابی به هدف» به ارزیابی مدیران در مقایسه عملکرد با اهداف بر می گردد. سرانجام «مقیاس های ترکیبی» به معیارهایی که مبتنی بر امتیازات کلی از معیارهای متنوع عملکرد است بر می گردد. فروش صادراتی، سود صادراتی و مقیاس های ترکیبی بیشترین معیارهای اندازه گیری عملکرد هستند که مورد استفاده قرار می گیرند.
توافقی بر روی اینکه چگونه عملکرد صادراتی اندازه گیری شود وجود ندارد. در این بازنگری همه معیارهای اندازه گیری عملکرد صادراتی در هفت طبقه گروه بندی می شوند که توسط مقیاس های مالی، غیرمالی و مقیاس های ترکیبی نشان داده شده اند.